تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
رامین خزائی

روزی که بِزی محنت زَر سُودا باد زاری نگزین زار و فَغان دَردا باد دیروز که غایت شد و فَردا در باد هر روز، تو شیدا نَکُنَش، یلدا باد تقدیم به نگاه پرمهرتان با احترام رامین خزائی ...

ادامه شعر
رامین خزائی

دستش که ببوسی بَرِ او اختر باد گر بوسه به پایش بزنی دلبر باد نامش که بگویم شَعَفَت میگیرد آری، خودِ والاگهرم، مادر باد با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...

ادامه شعر
نازنین نکیسا

بی باده ومی، عشق تو سر مستم کرد از خود شدم و بار دگر هستم کرد دل سوخت زدست تو واز درد فراق باز آی وببین عشق تو پابستم کرد....

ادامه شعر
جواد امیرحسینی

1 وقتی گره از روسری ات باز کنی در شهر عجب حماسه آغاز کنی در مجلسِ عاشقانِ تو نامزدم ای کاش صلاحیتم احراز کنی 2 گیسوی بلند خود نبسته چه کنم وقتی به دلم چنین نشسته چه کنم گفتم که بیا و اینچنین ناز نکن...

ادامه شعر
علی معصومی

چند رباعی​ تا چله نشین شب یلدا گشتیم آئینه لحظه های فردا گشتیم در بازی کودکانه ای غرق شدیم آواره تر از سنگ چلیپا گشتیم ¤¤¤ سرگرم بهانه های فردا هستیم دلبسته ی اما و اگر ها هستیم ما گمشدگانیم که در کو...

ادامه شعر
امیر وحدتی

ارغوان گرفته حال دل غمزده عیان گردید نگفت درد خود و لال و بی زبان گردید چه حکمتی است در این شعر من نمیدانم که شاعرش به کمند بلا نشان گردید چو شعر زد شرر و سایه* بر سر و جانم شنیده حرف دلم دوستان و یار...

ادامه شعر
یزدان  ماماهانی

فـرجـام ، سـپیـد و بـخـت یـارت بـاشـد نـیـکـبـخـتـی مـسـیـر روزگـارت بـاشــد شـش روز گـذشـت و آرزویـم اینـست : " آدیـنــهٔ ســرسـبــزی نــثـارت بـاشـد " یزدان_ماماهانی ...

ادامه شعر
امیر وحدتی

تیر مژگان  خواب دیدم آن خمار مست را گفتمش احسنت ناز شست را گوشه ای از چشم را باریک کرد شستم از جان اختیار دست را  لحظه ای کردم نظر بر سوی او  محو گشتم بر جمال روی او  دسته دسته بر دل خون...

ادامه شعر
فاضله هاشمی

کلک من نماز باران است واژه هایم نم بهاران ست آرزوهای قضا به جا آرید چون خداوند مطیع یاران است فاضله هاشمی غزل

ادامه شعر
رامین خزائی

گر نیک سخندان و لَبیبا تو چرا؟! تعبیر نمودی سخنم آتو چرا؟! دکتر که تو باشی سر جدّت من و ما کانا و جُهَلاء، بِه، تا با تو چرا!!! با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...

ادامه شعر
رامین خزائی

یک روز دلم بر دل دریا بزنم یک روز دگر بصره و دَیرا بزنم با ناو و افی فاو و به آتش بکشم با شیردلان سور به عَنقا بزنم با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...

ادامه شعر
محسن جوزچی

چند تنها مانده ام در ازدحام مردمان هر یکی سویی رود دردا دریغ از مردمان گر چه در یک شهر و کشور مردمی آغاز شد ای صد افسوس این دو رنگی از مرام مردمان محسن جوزچی ۸/۹/۱۴۰۰...

ادامه شعر
نازنین نکیسا

بی باده و می، ز عشق تومست شدم ازنیست برآمدم، زتو هست شدم ای بی خبراز درد من و سوز فراق با می بنگر،چه گونه همدست شدم؟!!...

ادامه شعر
رامین خزائی

کاری نکن ای دوست که خویش از تو بماند او آمده بودست که بیش از تو بماند مانَد که لِسان لال و به سامان چو سَنانم نگذار بگویم که چه ریش از تو... ، بماند با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی...

ادامه شعر
خدیجه  صفالومنزه

رو کن به خودت و باورت را بطلب آن تاج نهاده برسرت را بطلب گر طالب کل آسمانی ، هر روز خاک کف پای مادرت را بطلب خدیجه صفالومنزه ( عاتکه ) #تولد #روز_مادر #تبریک تقدیم به مادر عزیزم❤...

ادامه شعر
رامین خزائی

من همچو زُلِیخای دِلَم، خُردِه نَگیر عشقم به خودم باشد و غم ، خُردِه نَگیر من خنجر از پشت زِ او خُردِه و لیک زخمم شده مَعدَنْ نمکم، خُردِه نَگیر با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتان رامین خزائی ...

ادامه شعر
یزدان  ماماهانی

مبـدأ دل مـن بـوده ولـی مـقصـد نـه ! پـا را ز گـلـیـم نـبـرده‌ام از حـد ؛ نـه !! بی قصـد و غـرض بـا تـو مـدارا کـردم در حقّ من اینـگونه تو صد در صد نـه یزدان_ماماهانی ...

ادامه شعر
رامین خزائی

نَقلی زِ پُلی زیرِ پُلی ریش دِل اَستْ این پُل، نَه کِه نِدوِد، که ابو نیشْ دِل اَستْ دِلْ دِلْ بکنی گُل نزنی آطِل و لیکْ این دِلْ کِه تو بازیچِه نمودیش، دِل اَستْ با احترام تقدیم به نگاه پرمهرتا...

ادامه شعر
مینا امیریان

باید از کوچه ی پاییز به آبان بروم به تن خسته و نمناک خیابان بروم پس از آواز چکاوک،چمدان میبندم که پس از بارش بی وقفه ی باران،بروم خورشید_میم_الف☀...

ادامه شعر
سعید نادمی

اشک آمد و در گوشه ی چشمم بنِشست فهمیدم از او ، که این دلم باز شکست آیم به سراغِ دل ، ببینم چه شده ... دل را به تو داده بودَمَش ، یادت هست ؟؟!...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا