چند رباعی
تا چله نشین شب یلدا گشتیم
آئینه لحظه های فردا گشتیم
در بازی کودکانه ای غرق شدیم
آواره تر از سنگ چلیپا گشتیم
¤¤¤
سرگرم بهانه های فردا هستیم
دلبسته ی اما و اگر ها هستیم
ما گمشدگانیم که در کوچه مهر
جامانده ترین حرف الفبا هستیم
¤¤¤
بگذار ببینم ات که فردا دیر است
پیغام تو هم رسیده اما دیر است
از فصل خزان تکیده ام، می دانی
امشب خبرم کنی که یلدا دیر است
¤¤¤
سرشار تو ام خبر نداری آیا؟
از کوچه ی ما گذر نداری ایا؟
ای پنجه خورشید هوس آلوده
یلدای مرا سحر نداری آیا؟
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 5
امیر عاجلو 30 آذر 1400 23:55
درود بر شما
علی معصومی 01 دی 1400 14:57
سلام جناب عاجلو نارنین
سپاس از زحمات شما
بهترین ها را برایتان از خدا می طلبم
◇◇◇
زمستانی به گرمی مهربانی برایتان ارزو دارم
محمد مولوی 01 دی 1400 14:42
محسن جوزچی 01 دی 1400 22:11
درود بیکران
لذت بردم از اشعار زیبایتان
حسن مصطفایی دهنوی 02 دی 1400 07:54
درودها بر شما استاد گرامی ادیب فرزانه و فرهیخته
بسیار زیبا، دلنشین و سرشار از احساسات لطیف سروده اید
قلمتان نویسا