تولد اعضا
همایش
محل تبلیغ آثار فرهنگی شما
ولی اله بایبوردی

بین اشجاری ببین طیّب شجر آن شجر طیّب بهین دارد ثمر او محمّد مصطفا باشد رسول از ابوالقاسم که احمد کن قبول ابن عبدالله ،هم او باشد دلا ابن عبد المطلب هاشم ز ما هاشم بن عبد المناف بن قُصی بن کلاب ابن...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« رمز حقیقت » آنها که به تزویر و دغل معتقد هستند این سلسه از مُلک حقیقت عقب هستند بازیچـه نـباشد ، اثـر رمز حقیقت حق را نشناسند ،زِ حقیقت عقب هستن...

ادامه شعر
علی معصومی

سخن برکه ی شوریدگان را ماه می گوید سخن سفره ی آشفتگان را آه می گوید سخن هر پگاه از پرتو خود پرده ی شب می درد بامداد از همدل و همراه می گوید سخن گاه گاهی آسمان فرش زمینی می شود روزگاری عرش با خرگاه ...

ادامه شعر
اکرم بهرامچی

رسیده جان ِ مردم بر لب از دست ِ گرانی ها خداوندا بزن بر فرق ِ این نامردمانی ها و آیا مرتکب گشتند جُرمی مردم ِ خاطی ؟؟؟؟؟// سزاوار چنین حکمی شدند از جانفشانی ها صبوری ، استواری جرم مردم بو...

ادامه شعر
محمد علی رضا پور

فردا که ناگهان چشمان بسته، باز و نظرباز می شوند بر بال خاطرات، نبینیم بارِ شرم! این هدیه نیست در خورچشمان آسمان. #محمدعلی_رضاپور (مهدی)...

ادامه شعر
ماریا مدانلو

در باور ا‌ٰٓفتاب نمی گنجد لمس ِنگاه گلدانی که خنده هایش به بن بست رسیده است کاش قاصدکی عبور کند از کوچه ی باورها #ماریا_مُدان #سپکو...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

دوبیتی : 1 دمی بنشین نگاهی کن به دریا به دریایی که چون آیینه زیبا تماشا کن به گردابی صدا بُر درون امواج بنگر روح خود را دوبیتی : 2 چو گردابی ببینی روح خود را به نفرت بنگری بر آب دریا نگاهی افکنی...

ادامه شعر
اکرم بهرامچی

بعدِ تو دشت ِ شقایق را هجوم ِ باد برد چون خزان، سرو و صنوبر را، تب ِ بیداد برد تا پلاک و چفیه ات جا ماند ، پوتینت نماند کوله و پوتین و راهت را سفیر ِ باد برد پشت ِ خطِ خاکریز ِ ح...

ادامه شعر
حافظ دستواره

جهان اتم هایش را در من به ودیعه می گذارد و مرا لایق هستی بخشیدن می داند.کائنات خلعتی گران بها از کربن و هیدروژن به من اهدا می کند مجال موقتی است زیرا بعد از چند صباحی باید یابو یا کرفسی آن ها را پُرو ...

ادامه شعر
دکتر کیوان محب خسروی

« الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها » که ابروی کمانداری شکسته خط ساحل ها « ببوی نافه ای کاخر صبا زان طره بگشاید » ز تاب عکس موزونش جنون افتاده در دل ها « مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر د...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

در خلوت سکوت تیک تاک ساعتی چون نبض یک رگی آهسته گام را طی می کند دمی ذهنم خموش نیست در گیر لحظه هاست چشمم که بسته نیست دنبال هر صداست با ضربه صدا دنبال ماجراست کی می توان رهید تاک تیک ساعتی در کار ...

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« دریای طبیعت » آنها که به دریای طبیعت بـنشستند از کوی حقیقت ، به یقین بهره نـجستند اندر تَه دریای طبیعت ، خبری نیست آخر خبر این است، همین خوردن و گشتند د...

ادامه شعر
علی رفیعی

   بنام خدا             " ترس دروغین "   با اضطراب، قلبِ تو پیوند خورده است آفت اگر به جان گل افتاد، مرده است افسوس روزهای گذشته برای چیست؟ مومن فقط به دست خدا دل سپرده است وهمی که دستِ پیش گرفتست پ...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

دوبیتی : 1 کنی یادی ز قارون گنج پنهان خزاین را کلیدی ،بس فراوان کجا باشد ، بیاید ، حال ،بیند کذایی ثروتی حملی چه آسان دوبیتی : 2 ز خسرو یاد کن جمشید و دارا ز امکانات ایشان یاد ، هر جا حکومت تخ...

ادامه شعر
کاویان هایل مقدم

مانده ام میان رفتن و ماندن.... بختک تردید در جانم روزگاری است ریشه دوانده.... همچون علفی بر خاک، زیر ضربات تازیانه باد ، به هرسو در تلاطمم، برگهایم دیرگاهی است ، خسته از سیلی طوفان، پراکنده شده در ناک...

ادامه شعر
مستانه دادگر

در بلوغ قفس عشق برهنه در انتظارم نشسته وقتی پیرهن سرخش در آغوشمان جاماند و سهم من فقط تهمینه بودن بود عشقی یک شبه داغی تاریخی!! . . #بداهه #مستانه_دادگر #ماهور ...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

دو بیتی : 1 به پنداری گرفتی آن مقامی زبانزد بین هر صاحب کلامی تجارب را ، ز هر اندیشمندی به اجرا همچو حکمی بین عامی دوبیتی : 2 نبینی ، زیر پا ، افتاده ای را چو برگی خشک دارد بس تقاضا خزان برگی ...

ادامه شعر
دکتر کیوان محب خسروی

بهشتی سیب داری زیر کشتت و کشت سیب داری در بهشتت فقط آدم نمی بینم چرا پس ؟ درون مسجد و دیر و کنشتت !

ادامه شعر
حسن  مصطفایی دهنوی

« رسم دیانت » رسم دیار ما را ، با خودسری شکستند رسم دیانت و دین ، بـر روی ما بـبستند اول جفای آنهـا ، این بود روز اول دست ستم گشودن ، ...

ادامه شعر
ولی اله بایبوردی

رباعی : 1 آن قلم زیبا به ارشادی نما رهنما خلقی به جانب ،ربّنا تحت فرمان کردگاری ای عزیز حُکم را اجرا ، ادایی دِین را رباعی : 2 جاودان نامت به هر عالَم سرا صالحاتی ، باقیاتی گر ، تو را نیک و ...

ادامه شعر
ورود به بخش اعضا