گاهی اوقات نمیشه ، هر کاری میکنی دوباره درستش کنی ، نمیشه.
هر چی سعی میکنی نمیشه،باز همه چی خراب میشه.
تمام تلاشتو میکنی اما باز انگار همه سنگ های دنیا برای تو کنار گذاشته شده.
انگار همه چاله های دنیا سر راه تو قرار گرفته.
انگار همه آدم بدا دور و برت رو گرفتند.
انگار همه کائنات و همه لحظه ها دست به دست هم دادند که نگذارند بشه،
انگار یه جای راه رو اشتباه اومدی ، یه جای کارت ایراد داره.
می دونی شاید با عجله، تحت تاثیر حرف مردم، تحت تاثیر عقاید دیگران و دنیایِ بیرون ، ترس از تنهایی، ترس از به نتیجه نرسیدنِ تلاشهایی که کردی ،
راه رو اشتباه انتخاب کردی.
دیگه حتی دو راهی ای هم نیست که انتخاب کنی و باید برگردی
تا به دو راهی ، سه راهی یا چند راهی برسی که تازه باید از بین اونا راه درست رو انتخاب کنی.
گاهی می خوای بری یه جای دور،
دورِ دور ، دور از همه آدما ، دور از همه دغدغه ها.
یه جای آروم ، تنهایِ تنها و پشت سرت هم نگاه نکنی.
آن قدر اوج بگیر تا دست هیچ کس به تو نرسه.
تا صدای آزار دهنده کسی که میخواد با حرفاش مانع رویاهات بشه ، بِهت نرسه.
آن قدر اوج بگیر تا هیچ کس و هیچ چیز نتونه مانع پیشرفت و رسیدنِ به آرزوهات باشه.
اوج بگیر
به سمت، آرزوهات پرواز کن !
نظر 1
محمد مولوی 12 اردیبهشت 1399 21:37
نوشته ی زیبایی بود