خاکیان را ز خاک باکی نیست
از زمین تا آسمان راهی نیست
فکر نجات ماهیان از آب صیادان
آنکه رنجور در آب است ماهی نیست
عمر در یافتن ره شد بر باد
آنکه خود گمشده راه بود هادی نیست
در دوره جولان دهی نامردان
حاکم آنان شدن کاری نیست
وآنکه در دام تکبر افتاد
در حقیقت تبر است برو کافی نیست
آنکه رند است از خدا بی خبری حکمش نیست
دلیل رندی او شاید ناآگاهی نیست
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 5 از 5
نظر 1
خسرو فیضی 17 اسفند 1398 12:28
. درودها نثارتان
. عزیز گرانقدر . جنابعالی ده ها شعر از خود به اشتراک گذاشته اید . که هیچ
. کدام دارای نظری چه نقد و چه تشویق نیستند . . پس چگونه به نقاط ضعف
. و قوت سروده خویش واقف می شوید ؟؟ از شما خواهش می کنم . روزانه
. حداقل ده ها شعر را نقد و یا تشویق کنید . آنان برای نظرتان پاسخی
. شایسته نوشته و سپس برای قدر دانی به صفحه شما خواهند آمد . نقد و تشویقی
. می نویسند . بدین گونه ارتباط مابین اعضا گسترش می یابد و دانش و آگاهی های
. ما بیش از پیش خواهد شد . غبار سمند قلم توانایتان توتیای چشمانم