3 Stars

وداع

ارسال شده در تاریخ : 06 اردیبهشت 1401 | شماره ثبت : H9420604

با تو وداع می کنم
به سان بهار با باغی از شکوفه
آندم که آخرین باران
دستهایش را بر شکوفه ها می ساید
واشک می ریزد

با تو وداع می کنم
به سان آفتاب تلخ غروب پاییز
وقتی درختان خزانی خویش را
به شب می سپارد
وصورتش از درد
به رنگ خون در می آید
چرا که فردا
تبرها
باغ را در هم خواهند کوفت

با تو وداع می کنم
به سان پدری
که فرزند خویش را آذین می بندد
شمشیری در دستش می فشارد
ومیدان خونین نبرد را
با چشمانی خونبار اشارت می کند

با تووداع می کنم
به سان آواز خوانی که پیاله شراب
برای معشوقه اش لبریز می کند
وبی نشان
درتاریکی ابرها وستاره ها
راه هجرت به پیش می گیرد

آه
چه اندوهی در سینه دارم
چه بی تابانه وداع خواهم کرد
وقتی حرفی جز اندوه
جز بغض واشک
بر لبانم جاری نمی شود


#موسی_افتخاری

@mosaeftekhari

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 66 نفر 97 بار خواندند
امیر عاجلو (07 /02/ 1401)   | مراد مراغه (07 /02/ 1401)   | حسن فرهادی (09 /02/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (07 /02/ 1401)  مراد مراغه (07 /02/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   07 اردیبهشت 1401 12:11

    درود بزرگوار ا rose rose rose

  • مراد مراغه   07 اردیبهشت 1401 21:38

    سلام و درود
    زیبا سروده اید
    پایدار باشید و مانا
    rose

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا