عقل گر ضایع شود ره سمتِ افسون میزند
پشتِ پا بر ظاهر و ، بر اصلِ قانون میزند
وقتی از کوهی بجوشد چشمه ای همراه زهر
آب چون آلوده باشد ، قریه طاعون میزند
جای چوپان گر مترسک پاسبانی میکند
باز هم گرگی بدین گلّه شبیخون میزند
بخشش از حاکم به رعیت، آنقدر بسیار شد
طعنه ای جبر زمان، بر جودِ قارون میزند
باغبان پالیزبانیِ ، گر سپارد بر قضا
دشتی از گل هم که باشد، خار بیرون میزند
شطِ اَجدادی اگر جولانگه اَغیار شد
ناخدا هم لنجِ خود با غم به کارون میزند
سیستان هم خسته از تدبیرِ نا کارآمد است
آسمان هم غرّشی بر بحرِ هامون میزند
چون شرنگ از دستِ جنگلبان درونِ آب ریخت
قد نگیرد قامتِ سروی که اَفیون میزند
گر چه ضحاکان به بند آیند، در افسانه ها
وین ورق را نسلِ امروزِ فریدون ، میزند
سروده شده در تاریخ : 1399/2/30
تعداد آرا : 6 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 28
امیر عاجلو 30 اردیبهشت 1399 22:48
درود بر شما
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:04
سپاسگزارم
مسعود مدهوش 30 اردیبهشت 1399 23:01
درود بر استاد حجت گرامی ، سرکش کرمانی
زیبا قطعه ای خواندم ، بسیار زیبا،قلمتان به شعر و عشق نویسا
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:06
سلام و درود فراوان به دوست خوبم مسعود جان ، سپاس از محبت شما
طارق خراسانی 30 اردیبهشت 1399 23:13
سلام و درود
غزلی فیلسوفانه از شما خواندم مملو از حکمت.
سپاس از اشتراک گذاری این نفیسه
در پناه خدا
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:07
سلام جناب طارق خراسانی بزرگوار ، نظر لطف و محبت شماست ، سپاسگزارم
علی معصومی 30 اردیبهشت 1399 23:14
درود و عرض ارادت
جناب حجت نازنین
استاد من
سروده نقادانه و بسیار زیبا است
این اثر ارزشمند
احسنت
◇◇◇◇
این یکی از مال مردم می خورد هر روز وشب
اشکمش را آن یکی هر روز صابون می زند
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:09
زنده باشید دوست فرهیخته و نازنینم جناب معصومی ، سپاسگزارم
منوچهر فتیان پور 31 اردیبهشت 1399 00:39
با سلام استاد فریخته
قطعه ای بسیار زیبا دروصف سرزمین مخزن طلای سیاه خواندم جانی دوباره به ونزولامی دهد
اثر ارزشمند
درودها برشما
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:10
سپاسگزارم استاد بزرگوار نظر لطف شماست
مینا یارعلی زاده 31 اردیبهشت 1399 01:52
شطِ اَجدادی اگر جولانگه اَغیار شد
ناخدا هم لنجِ خود با غم به کارون میزند
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:10
سپاس بانو گرامی
محمد مولوی 31 اردیبهشت 1399 03:15
درود بر استاد گرامی
جناب حجت عزیز
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 05:11
محبت دارید جناب مولوی
محمد رضا درویش زاده 31 اردیبهشت 1399 10:01
بسیار عالی کلاس درسی بود برای من استاد
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 11:55
سلام جناب درویش زاده ، سپاس از محبت شما
ولی اله بایبوردی 31 اردیبهشت 1399 11:21
قطعه زیبایی
یاد آور اشک یتیم شاعر زنده یاد پروین اعتصامی
غزل اجتماعی ...
دستمریزاد
استاد حجّت ارجمند
تقدیمی :
.
.
.
گر رعیان ظلم کنند بر ولی
یا که ولی ظلم کند بر رعی
وحدت کلمه متزلزل شود
جور و تبه الگوی منزل شود
.
.
.
ولی اله بایبوردی
معین حجت 31 اردیبهشت 1399 11:57
سلام جناب بایبوردی ، سپاسگزارم
سیدمحمد طباطبایی 31 اردیبهشت 1399 21:18
درودها به محضر نازنین دلم حضرت استاد حجت عزیزم
کلک از نیام آختید و اثری حماسی پرداختید دستمریزاد و درود حضرت دوست
گر گرانی ها تداوم یابد اینسان تا به حشر
خِنگِ ما هم تا میان بر رود جیهون می زند
باقی بقایت ای دوست
معین حجت 01 خرداد 1399 16:51
سلام و عرض ادب خدمت سید جلیل القدر استاد طباطبایی ...
از محبت همیشگی و بی دریغ شما بسیار سپاسگزارم ...
پیشنهاد ارزنده شما که در واتساپ برایم ارسال نمودید را پسندیدم و آن مصرع را بدین گونه که فرموده بودیید تغییر دادم...
باغبان ، پالیزبانی گر سپارد بر قضا
دشتی از گل هم که باشد ، خار بیرون میزند
خداوند پشت و پناهتان بزرگوار
ابراهیم حاج محمدی 01 خرداد 1399 01:11
درود حضرت دوست
آب اگر آلوده باشد، قریه طاعون می زند
در سه بیت متوالیِ اولِ این قطعه ضرورت چندانی ندارد که از لفظ (( این )) استفاده شود.
یک موردش را با اجازه من حذفیدم یک مورد دیگر را هم شما بحذفید عالی می شود.
ضمنا حضرت دوست اگر مصرع نخست را تغییر دهید تا اولا غزل از کار در آید بهتر است از قطعه
و ثانیا اگر به نحوی مصرع نخست تغییر یابد که با مصرع دوم صنعت اسلوب معادله بدست آید بسیار بسیار عالی می شود و
سبک هندی می شود.
همچنین این بیت:
چون شرنگ از دستِ جنگل بان درونِ آب ریخت
قد نگیرد قامتِ سروی که اَفیون میزند
مصرع نخست می تواند به نحوی تغییر یابد که با مصرع دوم اسلوب معادله بدست آید
این فرصت ها بسیار مغتنم است . این اثر با رعایت نِکانی از این دست می تواند بیت به بیتش صنعت
اسلوب معادله داشته باشد و سبک هندی بشود.
معین حجت 01 خرداد 1399 17:34
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد ارجمند جناب حاج محمدی ...
به تمامی پیشنهادات و انتقادات سازنده و مفید جناب عالی با دقت توجه نمودم و پاره ای از تغییرات را که فرموده بودید اعمال نمودم ...
فقط بیان این توضیح را الزامی میدانم که حقیر با وجود علاقه و مطالعه همیشگی در زمینه ادبیات فارسی ، شعر ِماندگار و ارزشی را شعری میدانم که جوششی باشد و نه کوششی لذا زیاد به دنبال سبک و روشی خاص در سرودن شعر نیستم و هر زمان که لطف الهی شامل حالم گردد به این مهم می پردازم و سپس برای هر چه بهتر شدن سروده ام و ویرایش آن ازراهنمایی و نظرات اساتید بهره مند میگردم ....
سروده ام را با تغییرات ارسال مینمایم ،لطفا باز هم از راهنمایی دریغ ننمایید ...
خدمت دوستان شاعر نیز این مطلب را لازم است بیان کنم که : اگر شعرشان مورد انتقاد قرار میگیرد حتما سروده ای با ارزش است که اساتید بررسی و راهنمایی میفرمایند تا هر چه بهتر شود ،لذا از انتقاد و پیشنهاد گریزان نباشید و اابته در پذیرش پیشنهاد و انتقاد اجبار و الزامی نیست ، تصمیم نهایی با خود شاعر است ، این لطف اساتیید است که نظر خویش را در کمال احترام بیان مینمایند و قطعا باید بهره ی لازم را برد ...
عقل چون ضایع شود ، ره سمتِ افسون میزند
پشت پا بر ظاهر و بر اصل قانون میزند
جای چوپان گر مترسک پاسبانی میکند
باز هم گرگی بدین گلّه شبیخون میزند
وقتی از کوهی بجوشد چشمه ای همراه زهر
آب اگر آلوده باشد قریه طاعون میزند
بخشش از حاکم به رعیت آنقدر بسیار شد
طعنه ای جبر زمان ، بر جودِ قارون میزند
باغبان ، پالیزبانی گر سپارد بر قضا
دشتی از گل هم که باشد ، خار بیرون میزند
شطِ اجدادی اگر جولانگه اغیار شد
ناخدا هم لنج خود با غم به کارون میزند
سیستان هم خسته از تدبیر نا کارآمد است
آسمان هم غرّشی بر بحر هامون میزند
چون شرنگ از دستِ جنگل بان درونِ آب ریخت
قد نگیرد قامتِ سروی که اَفیون میزند
گرچه ضحاکان به بند آیند در افسانه ها
وین ورق را نسلِ امروزِ فریدون میزند
ابراهیم حاج محمدی 01 خرداد 1399 17:59
درود مجدد به حضور گرامی حضرت دوست
پر واضح است که تولد اولیه ی اثر از طبع شاعر غالبا غیر کوششی است . اما گاه حتی شاعری برجسته همچون حافظ و سعدی نیز بعد از روزی ، هفته ای ، ماهی و سالی تغیری در شعری از خود بدهد
پس از بازآفرینی ای که صورت دادید غزلی فاخر و دلنشین به دست آمد. دوست عزیز آنان که از نقد آثارشان بیمناکند و یا هر نقدی را کینه ورزی
و دشمنی تلقی می کنند ، پیشرفتی هم در کار خود ملاحظه نخواهند کرد . لازمه ی پیشرفت در هر امری بویژه سرودن شعر نقد و نقدپذیری است.
هیچ لزومی هم ندارد که هر نقدی مورد پذیرش قرار گیرد . بلکه فردی که اثرش مورد نقد قرار می گیرد می تواند با دلیل و برهان نقد را رد کند .
معین حجت 01 خرداد 1399 18:23
از لطف و محبت شما به این جانب که وقت می گذارید و با دقت تمام، به این خوبی نکات فراوانی را آموزش میدهید بسیار سپاسگزارم ...
فعلا که ما یک کلاس مجانی میهمان شماییم ، عمرتان طولانی و با برکت ...
حمید آرامیان(آرام) 02 خرداد 1399 12:06
استاد بزرگوارم شاعر وادیب ارزشمند جناب استاد حجت گرانمایه به به اندیشه زلال و قلم توانا الگویی عزیز وشریف که آثارشان راه گشا برای اینحقیردر مسیر هنر سرودن است خداوند شما را محافطت بفرمایند استاد عزیزم آمین
معین حجت 03 خرداد 1399 10:22
سلام جناب استاد آرامیان ، نظر لطف و محبت شماست بزرگوار ...
سپاسگزارم
علی احمدی 05 خرداد 1399 20:59
هزاران درودها استاد حجت گران ارج لذت بردم
معین حجت 06 خرداد 1399 11:24
سپاسگزام ، محبت دارید