ترانه آ ب و جارو


دفتر آدینه
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
دفتر آدینه را با عطر نرگس بسته ام
من ازاین دلواپسی های دمادم خسته ام
چشم هایم خشک شد از انتظار و انتظار
پیر گشتم از فراقت نوکری بشکسته ام





آب و جارو
شعر انتظار
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
---------------------
غُصه را از سینه پارو می کنیم
کوچه ها راآب و جارو می کنیم
شهر را آذین ببندیم چون بهار
می رسد هنگام وصل روی یار
هر طرف را بنگری شادی و شور
می درخشد شهر در هاله ی نور
جاده را با مخملی سبز و قشنگ
فرش کرده زیر پایت رنگ رنگ
دسته دسته از مَلَکْ،حور و پری
کهکشان را از زُحَلْ تا مُشتری
عالم و آدم ، کوه و سبزه زار
بلبل شیرین سخن بر شاخسار
دشت و دریارودهای پر خروش
میدهند دیدار رویت را سروش
شربت و شیرینی وشاخه نبات
در فضا پیچیده عِطر صَلوات
می رسد از راه آ ن قبله نما
می رسد از راه آن آب بقا
می رسد بانوری ازعشق وامید
می دهد فردای بهتر را نوید
ای که بااسب سفیدت قرص ماه
چشم های منتظر مانده به راه
بگذر از این جاده برگرداز سفر
کن طلوع دیگر ای قرص قمر
شام ظلمت را سحر بنما نگار
عمر ما طی شد به راه انتظار
««««««»»»»»»»»»
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 97 نفر 147 بار خواندند
شهرام بذلی (22 /01/ 1400)   | رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) (12 /04/ 1400)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا