کتاب کارنامه ی اردشیر بابکان ، قاسم هاشمی نژاد، پیشگفتار

چیزها و کلمه ها، دفتر دوم، گردآورنده: احمد آذرکمان

● پیشگفتار:

(١)

در طبقه بندی جامعه ساسانی آموزش دست روحانیون زرتشتی بود، یعنی موبدان. سواد اختصاص به طبقه ی برگزیده داشت.

(پیش گفتار، ص ٨)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(٢)

خط پهلوی مشتق از خط آرامی بود و تنها چهارده نشانه داشت آن هم برای تمامی اصوات. نه فقط حرکات حروف در نوشته منعکس نمی شد، بودند حروفی که به دلیل نقص خط، با یک نشانه نمودار می شدند. و این خواندن پهلوی را اگر نه غیر ممکن،باری، دشوار ساخته بود.

(پیش گفتار، ص ٨)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(٣)

... بسیاری از کلمات و افعال، حتی عناصر ربط جمله را به [خط] آرامی می نوشتند [به صورت ایدئوگرام]ولی به پهلوی می خواندند که به آن «هُزوارش» گویند.

(پیش گفتار، ص ٨)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(۴)

صادق هدایت اولین کسی بود شاید که کارنامه را متهورانه به صفت «رمان» توصیف کرد. ... واقع آن است که پیش از همه این دقیقه را فردوسی بود که دریافت. فردوسی به آن معنا، نه در بند دقت تاریخ بود و نه در بند صحت اخبار. قصد حماسی او در یک برداشت ساده، پی افکندن سرنوشت قوم بود به یاری بازآفریدن منظومه هایی پیوسته و همرشته از افسانه های کهن و اسطوره که ملتی سینه به سینه باز می گوید...

(پیش گفتار، ص ١١)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(۵)

به یمن تحقیقات خانم مری بویس، اکنون می دانیم گوسان ها، این خنیاگران و دستانسرایان عهد کهن که سابقه شان به پارت ها می رسد، سهم مهمی در رواج افسانه های پهلوانی داشته اند. ویس و رامین نشان می دهد که گوسان ها به دربار شاهانه راه داشتند و بدیهه سرایانی بی پروا بودند. میان مردم نیز آن ها مروج افسانه بودند. در زبان ارمنی هنوز همین لفظ فارسی گوسان به صورت «گوسن» زنده است. چرا که ارمنستان یکی از پادشاهی های ایرانشهر در عهد پارت ها بود و ربط و راه فرهنگی با ایرانیان داشت. و این راه و ربط در عصر ساسانیان هم ادامه یافت. و اگر حماسه سرایی در ادبیات ارمنی اعتبار دارد به همین لحاظ ست... سمک عیار، دارابنامه و جز اینها ادامه سنتی ست که تا دیری زنده بود.

(پیش گفتار، ص ١١ و ١٢)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(۶)

گذشته از تخیل نیرومند چیزی که در کار «گوسن» ها مثل آفتاب طالع ست رعایت منطق ست در نَقل. حتی، و به خصوص، وقتی سر و کارشان با افسانه است... آن ها به یک نیاز بشری، و در همان حال، به یک تمایل قومی پاسخ می دهند. این تمایل، در جهت تبدیل واقعیت به افسانه است. حتی این حقیقت که افسانه ی اردشیر از افسانه کهن تر «بچه سر راهی» می آید که در سر گذشت کوروش باز می یابیم نه تنها از قدر بلند کارنامه نمی کاهد بلکه تاییدی ست بر این که افسانه ها از هم بار می گیرند.

(پیش گفتار، ص ١٢)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(٧)

مایه و موضوع کارنامه ی اردشیر بابکان، آراستن ایرانشهر به یک خدایی ست. آن چه که امروزه ایجاد حکومت مرکزی» مقتدرش می خوانیم. طبعاٌ چون از دوران پارت ها آغاز می شود که ایرانِ پارچه پارچه را تعدادی شاهان اداره می کردند پس درباره ی یک دوران تاریخی ست. و چون اردشیر بود که توانست این اجزای پراکنده را زیر لوای یک حکومت مرکزی متحد کند پس طبعاً درباره ی شخصیت اوست.

(پیش گفتار، ص ١۶)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(٨)

اسکندر پس از پیروزی بر داریوش سوم و شکست ایرانیان مرکزیت جهانداری پارس ها را بر هم زد. در یکی از منابع کهن فارسی، نامه ی تنسر، گفته می شود که ایران را اسکندر به توصیه ی ارسطاطائیس به اجزای پراکنده ای بین «ابنای ملوک فارس» قسمت کرد. بیمناک از شکوه گردن کشان و بزرگان ایرانی. شاهان کوچکی در بوم هایی کوچک در وجود آمدند که مورخان عربش ملوک الطوایف نام دادند. این دورانی ست که در تاریخ به فرمانروایی پارت ها (اشکانیان) رقم خورده. آخرین شاه این سلسله و مقدرترین شاهان نواحی را که اردوان نام داشت. اردشیر طی جنگ هایی خونین از میان برداشت.

(پیش گفتار، ص ١٧)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(٩)

واقع آن ست که کارنامه با از دست رفتن اصل ویس و رامین کهن ترین متون داستان نویسی فارسی محسوب می شود. البته متذکر یادگار زریران هستم، که رنگ و بوی پارتی دارد، اما به آن باید همچون یک منظومه ی حماسی دست کاری شده نگریست بسی خیالورزانه تر از نمونه ی مشابهش.

(پیش گفتار، ص ٢۴)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١۰)
اردشیر، اگرچه محور اصلی داستان ست اما جابه جایی شخصیت ها نیز آسانی صورت می گیرد.
(پیش گفتار، ص ١٩)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١١)
هیچ صحنه ای شبیه صحنه ی دیگر نیست در نتیجه ملال نمی انگیزد.
(پیش گفتار، ص ١٩)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١٢)
تنها جایی که در داستان کمبود احساس می شود صحنه ی مربوط به ظهور کِرم است که ناگهانی و نامنتظر می نماید. می توان پنداشت که صفحه یا صفحاتی از متن اصلی مفقود شده است. باز می توان پنداشت در روزگاری که این افسانه سینه به سینه می رفت همه احتمالاً به ریزه کاری های آن آشنا بوده اند و دستانسرا به خود اجازه داده تا از بازگو کردن آن بپرهیزد.
(پیش گفتار، ص ٢۰)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١٣)
گمان من بر آن ست که بخش پیداییِ کِرم هفتواد در شاهنامه اصلاً ساخته پرداخته ی نبوغِ فردوسی ست؛ دقت بی مانندی که فردوسی در بیان ریزه کاری ها به خرج می دهد چنان با موارد دیگر «افسانه» متفاوت ست که چنین فرصتی را تقویت می کند.
(پیش گفتار، ص ٢۰)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١۴)
هنگامی که اردشیر و کنیزک اردوان می گریزند و اردوان در تعقیب آن هاست جابه جا از مردمان درباره ی آن دو خبر می گیرد. بار اول که می شنود غُرمی با آن ها دوان ست علاقه ای به دانستن نشان نمی دهد بلکه بار دوم ست که اردوان رو به وزیر خود می کند و تا معنی غُرم را دریابد.
یک داستانسرای خام اگر می بود همان بار اول این سوال را مطرح می کرد، اما داستانسرای کُشته کار ما به تاثیرات پیشاگهی که از عوامل منطقی کردن داستان ست کاملاً آشناست.
(پیش گفتار، ص ٢١)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١۵)
داستانسرا از عواملی استفاده می کند که در عصر او باور همگانی دارد و، در عین حال، از موضوعات همیشگی افسانه شناخته می شود: خوابگزاری، طالع بینی، و پیشگویی ــــ امروزه که ما شاید از «عصر افسانه» برگشته ایم و شاید اذهانی «واقع گرا» پیدا کرده ایم چنین مقولاتی را به خرافه پرستی می گیریم.
(پیش گفتار، ص ٢١)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

(١۶)
داستان همان گونه که دقیق و فشرده شروع می شود، سپس بسط یافته و به شکفتگی رسیده بود در پایان نیز به همان دقت و فشردگی باز می گردد. انگار گرهی دشوار، ماهرانه گشوده می شود تا کلافی رنگین باز شود و دوباره بر کلاف به هم آمده گرهی بسته می شود تا کلاف پراکنده نگردد.
(پیش گفتار، ص ٢١ و ٢٢)

● کارنامه ی اردشیر بابکان از متن پهلوی، قاسم هاشمی نژاد، نشر مرکز

کاربرانی که این نوشته را خواندند
این نوشته را 85 نفر 143 بار خواندند
محمد مولوی (04 /01/ 1400)   | شهرام بذلی (13 /01/ 1400)   |

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا