بنام خدا
"اربعینی دیگر"
فرض کن توی راه موکب نیست
چایی و قهوه هم تمام شده
کامتان پر شدست از عطش و
خواب خوش بر شما حرام شده
توی اشعارتان چه می گویید
جای این چایی عراقی ها؟
جای دعوت شدن به منزلشان
جای لبخند هم اتاقی ها؟
بی نوا، بی صدای مداحی
باز سرمست شور خواهی بود؟
آن زمان "ما رایت" خواهی گفت؟
مثل زینب صبور خواهی بود؟
اربعین دغدغه ست؛ لقلقه نیست
درک آن با دل است یا به زبان؟
توی دل هم که مرز بی معناست
بسته باشد شلمچه یا مهران
این فراق از امام یک طرفه ست
از محبت وجود او لبریز
حافظ راز دل چه شیرین گفت:
خود حجابی؛ از این میان برخیز
...............................
علی رفیعی وردنجانی
۱۵ مهرماه ۱۳۹۹
نظر 7
-
علی معصومی 16 مهر 1399 13:38
درود و عرض ادب
ارجمند
◇◇◇◇
چکامه هایت لبریز از طراوت باران
¤¤¤¤
در امان پروردگار
-
بهنام حیدری فخر 16 مهر 1399 21:48
درود بر شما جناب استاد رفیعی گرانقدر
مثل همیشه بسیار زیبا و ظریف و فاخر سرودید
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
mehdi rafiee
-
نستـــــرن طالبـــــــــزاده
-
Susan Jafarzade
نقد 1