ســلام ای رود کـارون ای طـلایه دار خـوزستان
نمـی بینـم دگـر از تـو خروشی یا تـب طغیـان
تـو با سرشانه هـای زاگـرس نامـت عجین گشته
بـه دشتی سبـز تـا سر حـد خرمشهر و آبـادان
عـروس خطـه ی مایی چـرا بـاید ببـینم من
کـه روزی سـر گـذاری تـو بـه روی دامـن کرمـان
چـرا بـاید تو را زاینـده رود دیـگری نامـند
کـه جایش نیست جـز راهی پر از سنگ وشن وسیمان
خلـیج فـارس با نـام تو شـور دیـگری دارد
کـه نامت بوده در تاریـخ ، چندین قرن جاویدان
تـو با رنـج تـمام شیرمـردان آشـنا هسـتی
تـو ای نـام بـزرگت مـانده بـر پیـشانی ایران
فرزاد الماسی بردمیلی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 14
امیر عاجلو 18 امرداد 1399 22:38
درود بر شما
فرزاد الماسی 19 امرداد 1399 04:21
سپاسگزارم عزیز
کرم عرب عامری 19 امرداد 1399 03:14
درودها عزیز
فرزاد الماسی 19 امرداد 1399 04:22
سپاس نورچشمم
منصور آفرید 19 امرداد 1399 14:21
درود بسیار زیبا
فرزاد الماسی 19 امرداد 1399 19:01
ممنون سپاس گرانقدر
رضا زمانیان قوژدی 20 امرداد 1399 21:52
درودتان
زیبا سرودید
فرزاد الماسی 21 امرداد 1399 02:56
ممنون بزرگمهر????????????????
محمد علی رضا پور 21 امرداد 1399 07:05
سلام و درود بر خوزستان،
و شما که سرایش مهری چون کاروان در جریان دارید.
محمد علی رضا پور 21 امرداد 1399 07:05
سلام و درود
فرهیخته ی ارجمند،
لطفا در آشنایی بیش تر و گسترش شعر سروش،
مددکار باشید!
سپاس،
سروش، قالب یا مجموعه قالب ها یا به عبارت بهتر، شیوه و دستگاهی تازه و توانمند در سرایش پارسی ست.
سروش،
دارای انواع مختلفی ست مانند:
????
1. سروش قافیه منظم دارای عروض سنتی در لخت های غیرپایانی و دارای عروض ویژه ی سروش در لخت پایانی:
کهکشان، بی تو، خالی از نور است/
بی تو، خورشید، هلیومِ کور است/
نور، گرم و لطیف و پرشور است/
دور از این نور، کفرِ مهجور است/
هستی از نور عشق، مسرور است/
الله نور السموات (السموات)
و الارض.//
وزن این سروش
در لَخت های غیر پایانی:
فاعلاتن مفاعلن فعلن
و در لَخت پایانی (در پی دگرگونی مرتبط با کوبش پایانی) بصورت:
مفعولُ مفعولُ مفعولُ فعلن.
????
2. سروش دو لَختی بدون قافیه، با عروض نیمایی و از لَخت بلند به کوتاه:
کم تر از آفتابگردان ام؟/
گر بتابی./
????
3. سروش دو لَختی بدون قافیه، با عروض نیمایی و از لخت کوتاه به بلند:
می رود قایق/
و نمی کاهد عزت دریا./
????
4. سروش مسمّطی:
غنچه ای می شکفت و
می خندید/
همه جا را بهارگون می دید/
باد، پیش آمد و از او پرسید:/
"این جهان را چگونه
می بینید؟" /
پاسخش را نداده، برچیدش. //
????
5. سروش قافیه منظمِ
کوتاه پایان:
غم به غم شد دلم، غماغم شد/
اهل غمّاً بِغمّ، دمادم شد/
پیشِ دل، ارزش جهان، کم شد/
مَحرم رازهای عالم شد/
پیله ها را شکست./
????
6. سروشِ کوتاه پایانِ
تمام قافیه:
من سمرقندم و زرافشان ام/
سُغد و خَتلان ام و بدخشان ام/
کابل و بامیان و بَغلان ام/
مشهد و بابل و مریوان ام/
ایران ام./
????
7. سروش دارای عروض ویژه ی سروش،
قافیه مند و همچنین رازگون
(به ترتیب از لخت بلند به کوتاه):
و باز، گل های آفتابگردان که باز می شوند/
آوازهای رازِ دل، آغاز
می شوند/
رو به سوی نور./
????
8. سروش بی قافیه، با عروض آزاد و با طول رازگون(از بلند به کوتاه):
باز، رازِ سرافرازِ سکوتت/
سربلندترین فرا-فریاد/
بر چکادِ شوکتِ تاریخ/
آی قله ی بلند!/
????
9. سروش بی قافیه یا نیم قافیه، با عروض نیمایی و طول رازگون(از لخت بلند به کوتاه):
رفتم از کوهپایه تا قلّه/
وقت برگشت گشت/
(وای!) تا پایین/
درّه-درّه./
????
10. سروش هایکویی،
قافیه مند و دارای عروض سنتی-نیمایی:
برکه، آرام، رام، باد خزان/
نقش ها، بی نگاه رهگذران/
شاعری در شبی..../
(توضیح: در لخت دوم، حرکت حرف آخر واژه ی "نگاه" هر یک از سکون و کسره می تواند باشد تا از این راه به چند بُعدی و قابل تفسیر بودن سروش، کمک کند.)
????
11. سروش هایکویی قافیه مند با عروض آزاد:
حال خراب/
ترک خواب/
تازه عاشق./
????
12. سروش هایکویی بدون قافیه با عروض آزاد:
آرام آرام/
بدن بدون حرکت/
آغاز پرواز./
توضیح: در پاسخ به این که چرا این سروده های همانند هایکو را در قالب سروش می دانیم،
پاسخم این است که: با وجود ساخت معنایی و ژرف ساخت هایکو مان در آنها ساختار لفظی یعنی روساخت، برخلاف اصول هایکوواره، ویژگی هایی مربوط به شعر سروش دارد، از جمله: تأکید بر کاربرد آرایه های ادبی.
سپاس از توجه تان????
فرزاد الماسی 21 امرداد 1399 19:24
سپاس از لطفتان
فرزاد الماسی 21 امرداد 1399 19:25
درودبزرگوار، درودها
محمد مولوی 21 امرداد 1399 14:38
خوش آمدید گرامی
با درودهایم
فرزاد الماسی 21 امرداد 1399 19:26
درود بزرگوار ممنونم