3 Stars

کرونا

ارسال شده در تاریخ : 17 آذر 1399 | شماره ثبت : H9413977

فصل و ایام کرونا بود و من سنگین و سرد
محو در اندیشه ای جالب که درگیرش شدم
مرغ اول بوده است یا تخم مرغ
من چنان بیخود ز خود بودم نفهمیدم که او
زیر چشمی دزدکی دارد نگاهم میکند
چشمهایش چشم آهو
قامتی چون سرو داشت
زیر آن ماسکش رخی از تابعینِ جبر داشت
یادم آمد از زمان حضرت آدم
کمی هم پیش از آن
یک شماره روی کارتِ پاره
همراه من است
با خودم گفتم به دریا میزنم اینبار دل
میزند زنگ و یاهم میکند‌ غمناک دل
زنگ زد فردا و گفتم از ته دل جانِ من
عشق من میگفت و میگفتم تویی دنیای من
یکدم از فکرش رها گشتن نبود و دائما
با خیالش شب سحر میگشت و می آمد ز رَه
فردای من
چندروزی میگذشت و اسم فرزندانمان
بیژن و کامبیز و گوهر
نه منیژه بهتر است
بحث ما بالا کشید و عاقبت
بچه ی اول مقرر شد هم اسم عمه اش
هفته گرد آشنایی بود و ما در کافه ای
جنگ بر تاریخ عقد و محرمیّت داشتیم
هات چاکلتی شد مهیا روی میز
ماسک خود برداشت دلبر تند و تیز
قدِ شیپورِ قیامت یک دماغ
با لبی هم قدِ لبهای شتر
وای قلبم،آمدس گویا اجل
کافِچی ودکای اوکراینی بده
گفتم ای مه روی پر چون و چرا
گفته بودم قلب من کم میزند؟
گاهگاهی شرمسارم عشق من
دست نادانم یهو چک میزند!
در زمان خواب هم هرشب مرا
مادرم پوشاک میبندد ،برایت گفته ام؟
چندباری هم ....
هرچه گفتم گفت عشقم من تو را
هر چه باشی دوس دارم عاشقم
آهی از دل سر کشیدم
گریه هم کردم کمی
دردسرهای کرونا عاقبت من را گرفت
بی پدر آن کس که خفاشِ نپخته میخورد

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 100 نفر 186 بار خواندند
امیر عاجلو (18 /09/ 1399)   | رویا امامی (19 /09/ 1399)   | عباس قره خانلو (19 /09/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (19 /09/ 1399)   | محمد خسروی فرد (21 /09/ 1399)   | صابر صالحی اشرف (24 /01/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (18 /09/ 1399)  کاویان هایل مقدم (19 /09/ 1399)  
تعداد آرا :2


نظر 8

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا