3 Stars

چله

ارسال شده در تاریخ : 02 دی 1399 | شماره ثبت : H9414209

چله آمد با هزاران درس و پند
رفته دیگر بر غنیان ترس و بند
ای غنی هر شب ترا دنیا به کام
روز و ایام و زمان را کرده رام
سال می گرد ز عدلش روز و شب
آمده فرقی ترا باشد عجب
او زمان را می شمارد بهر ما
تا شبی کودک ز غم آری رها
کودک ما دل مدام در آرزو
تاشب و روزی ز او حالی بجو
ای غنی دانی بسی هستی فقیر
ما ز بذل مهر دل بادا امیر
گر که عاری از زر وتومان و سیم
میر وجدانم زر و کاخی قدیم
بایدا ترسیده درگاهش حضور
چون ترا باشد مرامی بس غرور
ما فقیران آبرویی بر شما
نزد خالق واسطی بینی مرا
حالیا هر کس که می باشی به دهر
شاه شاهان زخم نوش جام زهر
تاج و تخت تو مرا باشد عذاب
تا زمان باشد بسوزی زین جواب
ای غنی از یاد ما دفع بلا
حالیا خود غرقه بینی از جفا
گر کمی از آن غرورت را تو مهر
بر دلت آورده غیری بوده غیر
ما فقیران بوده اسباب رجا
آرزوی ما روا دردت دوا
بین زمستان رو سیه دارد ذغال
سید از مستی غنی جویده حال؟

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 159 نفر 266 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /10/ 1399)   | کاویان هایل مقدم (02 /10/ 1399)   | سید مظفرالدین هاشمی (02 /10/ 1399)   | محمد مولوی (03 /10/ 1399)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /10/ 1399)  کاویان هایل مقدم (02 /10/ 1399)  محمد مولوی (03 /10/ 1399)  
تعداد آرا :3


نظر 4

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا