3 Stars

رها

ارسال شده در تاریخ : 01 اردیبهشت 1400 | شماره ثبت : H9415969

من نه شادم نه غمگین من نه نَمردم
من مثله خورشید صبح زمسانه سپیدم
من نه عشقی در وجودم گم شده شیرین و فرهاد
قصه از کجا شروع شد که شد قصه بیداد و فریاد
من اهله کجا هستم من از یه شهرِ غربیم
شهر غم شهر غصه من با شادی غریبم
ساکت آرام و دلخسته
روزگار با ما نساخته
اما تکیه نانی هست هنوز در بساطم
در میان سیل اندو ببین چگونه نشستم
غمزهای عشق رفت از دیارم
من با باران هر شب میبارم
بدان من نمیدانم گیستم
من مثله ابر سیاه هی گریستم
من مثله باد سرگردان هستم
نمیدانم در اوجم یا در پستی نشستم
ببین سرابی پیش رویم اما در کویر نیستم
من نه خواب نه بیدار من کجایم کجا هستم
آرزویم این است که روزی
روزگار رساند دست ما روزی
تاک ها شاهانه باشند
آواز بر لب ها باشد
آن روز من در اوج شادمانم
بخوان تا امید بماند بخوان تا من بمانم
بخوان صدای تو هست امیدم
من نه گرمم نه سردم
من نه خزانم نه بهارم
من رها همش بیقرارم

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 57 نفر 87 بار خواندند
امیر عاجلو (01 /02/ 1400)   | علی مزینانی عسکری (01 /02/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (01 /02/ 1400)   | کاظم قادری (01 /02/ 1400)   | علیرضا عالمی (09 /02/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (01 /02/ 1400)  علی مزینانی عسکری (01 /02/ 1400)  کاظم قادری (01 /02/ 1400)  
تعداد آرا :3


نظر 3

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا