پدرم یک شب گفت:
"هیچ عاشق شده ای؟
در پی عذرایی هیچ وامق شده ای؟
گشته ای صحرا را در پی لیلی خویش
پی زیبارویی فارغ از خود شده ای؟
پای تو لغزیده است در پی دیدن یار
قلب تو لرزیده است در تماشای رخی؟"
پاسخ من "نه" بود و سکوتی سنگین
پدرم خنده تلخی زد و گفت:
"شیوه ام جز این بود
عاشقی عشق محبت نیکی
من به تو اینهمه آموخته ام
و تو چون کودک بازیگوشی
فارغ از درس محبت شده ای"
به پدر من گفتم:"درس دیگر خواندم
درس عقل و منطق
هندسه جبرِ حساب
و علوم نقلی
پدرم گفت:"اسف! که تو مغبون شده ای
نشنیدی تو از آن عارف شوریده و مست
که بجز عشق همه علم بود پست و پلید"
من برآشفته از این حرف پدر
گفتم:"این را نشنیدی تو ازآن شاعر شیرین گفتار:
عاقلان نقطه پرگار وجودند"
و پدر باز تبسم زد وگفت:
"شعر حافظ همه بیت الغزل معرفت است"
"او بجز عشق نگفت:
"عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
ومن آنشب خجل از سستی و از مستی خویش
که چرا غافل از آن مستی اولی شده ام
بری از تاب و تب و سوز و گداز
غافل از عالم والا شده ام
و سراسر شب را در تفکر بودم
و در اندیشه عشق،
گریه بر عمر هدر رفته ی خود می کردم.
و سحرگاه پدر
آگه از حال و هوای دل من در شب پیش
به سراغم آمد
به تسلای دل مجروحم:
"پسرم آمده ام من به مبارک بادت
که تو عاشق شده ای."
هفدهم دی ۱۳۸۱
جواد_امیرحسینی
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 11
امیر عاجلو 04 اردیبهشت 1400 12:25
درود بزرگوار ا
جواد امیرحسینی 06 اردیبهشت 1400 23:56
سلام دوست عزیزم. لطف دارید
روناک غریب لکی 04 اردیبهشت 1400 13:20
درود بر شما ادیب ارجمند
جواد امیرحسینی 06 اردیبهشت 1400 23:56
سپاس بانو
کیوان هایلی 04 اردیبهشت 1400 16:09
درودها بر شما جناب حضرت دوست
چه کردید جناب امیرحسینی عزیز
بسیار زیبا و دلنشین و عاشقانه تفسیر و تعریف عشق
جواد امیرحسینی 06 اردیبهشت 1400 23:57
سلام و عرض ادب. بسیار سپاسگزارم استاد
جواد مرادی 05 اردیبهشت 1400 07:52
درود جناب حسینی شاعر ارجمند
زیبا بود شعرتان
جواد امیرحسینی 06 اردیبهشت 1400 23:58
سلام و سپاس. لطفتان مستدام
کاویان هایل مقدم 06 اردیبهشت 1400 09:18
اعجاز به سرانگشت قلم یعنی همین نازنین
جواد امیرحسینی 06 اردیبهشت 1400 23:55
ممنون از اظهار لطفتون
محسن جوزچی 07 اردیبهشت 1400 02:52
هزاران درود ،عشقتان مستدام ،نوایتان سرمست ،سرتان سلامت