تا تو می آیی، به یادم می تراود یک غزل
دل نهیبم میزند: "حَیِّ علی خَیرِالعَمَل"
واژه واژه، خط به خط، پر می شود از شرحِ تو
دفترِ شعرِ من، ای زیبایِ بی مثل و بدل!
می نویسم از لبت، شیرین تر از شیرینِ من
لب نگو، قندِ فریمان است و کندویِ عسل
چشم بادام و کمان اَبرو و گیسو چون کمند
خود کتابِ شعری و مجموعهیِ ضربُ المَثَل
در خیالم، چون نگینی در بَغَل می گیرمت
مثلِ آن حلقه، که پیچیده به اندامِ زُحَل
تا تو باشی شعرِ من آبستنِ عشق است و بس
با تو دنیایم به راه است و جهانم بی خلل
بی تو من شهرِ بمم، در انتظارِ فاجعه
بی تو من تهرانِ آبادم، ولی رویِ گسل
می نویسم سال ها، شاید به رحم آید دلت
این همه شعر و غزل!، آخر چه بوده ماحصل؟
بی نیازی از من و اشعارِ من، امّا عزیز!
گاه گاهی کن نگاهم از تَرَحُّم، لااَقَل
می پرستم من تو را، کفر است یا ایمان، چه باک؟!
بی شک آن "قالوا بلی"یِ من، تو بودی در ازل!*
#جواد_امیرحسینی(مهراد)
بامداد پنجشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۲
*أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا
«آیا من پروردگار شما نیستم»؟ گفتند: «آرى، گواهى مىدهیم». (بخشی از آیه ۱۷۲ سوره اعراف)
تعداد آرا : 4 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نقد 3
شیما رحمانی 03 شهریور 1402 10:34
درود بر شما . عالی????????????بی تو من تهران آبادم ولی رویِ گسل. بینهایت تعابیر زیبایی به کار بردین
علی معصومی 03 شهریور 1402 10:58
أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا
«آیا من پروردگار شما نیستم»؟ گفتند: «آرى، گواهى مىدهیم
من از قالو بلی تشویش دیرم....
حفیظ (بستا) پور حفیظ 07 شهریور 1402 08:53
درودها بسیار زیبا سروده اید اگر نوع قافیه ی تان با محوریت کلام گره خور بود دیگر هیچ ایرادی نمشد ازآن گرفت.ودرمورد مضمون استفاده از کلمات عربی،من خوداینکارراگاهن میکنم،شماهم بسیار زیباانجامش داده اید