جانا مرا رها کن زین دوری و جدایی
دستم بگیر و بنشان بر خوان آشنایی
دیریست در گلویم بغضی نهفته دارم
میبارمش به راهت تا بار دیگر آیی
بی مهر رویت ای گل دنیا دمی نیرزد
خوشتر ز ملک باشد در کوی تو گدایی
منت نمای ای مه ، بر خاک ما گذر کن
تا روز روشن آید بیرون از این سیاهی
عمری برفت از کف در آرزوی رویت
ای نور چشم زهرا آخر تو کی میایی
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 31 امرداد 1401 09:53
درود بر شما
زهرا آهن 31 امرداد 1401 19:18
زیبا بود
درودها
فاطمه امیدی 01 شهریور 1401 00:32
زنده باشید
ولی اله بایبوردی 01 شهریور 1401 11:03
سلام و درود
اجرتان با ولایت