شیطاننشسته توی جسمِ من
من رو به عصیان مبتلا کرده
من خسته و بی حوصله بودم
اون روح من رو بی حیا کرده
در باورم حتی نمیگنجه
سجده بدون فکر و بی منطق
تسلیم محض روزها گشتن
آشفتگیهای دلِ عاشق
ایمانمو تردید پر کرده
شک بخشی از ذهن منو خورده
این روزهای تلخ و یاس آور
تردیدو توو فکرِ من آورده
من عاصیَم، عاصیِ این دوران
طاعت رو بی منطق نمیتابم
از روی روزام رد میشم با شک
شبهامو با تردید میخوابم
من نسلم از حوّا و آدم هست
راضی نمیشم حتی با جنّت
خسته شدم از سجده واسه مزد
میگرده دستم در پی فرصت
ممنوعهای توی وجودم نیست
جز آنچه که از آدمی دوره
پایان این راهی که من میرم
راهی به سمت جاده ای کوره
من عاصیَم، عاصیِ این دوران
طاعت رو بی منطق نمیتابم
از روی روزام رد میشم با شک
شبهامو با تردید میخوابم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 06 امرداد 1401 14:22
سلام ودرود