3 Stars

محیا

ارسال شده در تاریخ : 20 تیر 1400 | شماره ثبت : H9417449


روی تو چون رخ ماهی که به شب تابیده
چو نسیمی که ز او این دل من لرزیده
روی تو چون نفس باد بهاری محیا
مثل باران که به خشکیده دلی باریده
تو که باشی دل من سبز و پر از امید است
مثل بیدی است که از دیدن تو لرزیده
تو همان مهر که هنگام طلوعش هر صبح
غنچه ای با نگهت باز شده خندیده
تو همان سبزی خوش رنگ دل تابستان
که به این شهر سیه رنگ چمن پاشیده
دل تو ماه و دل عاشق تنها ماهی
ماهی خسته کی از نور تو شب خوابیده؟
سر بزن باز به این کوچه ی بن بست که هان!
عاشقی شب به سحر خواب تو را میدیده
منتظر مانده دلی تا برسد اینجا یار
عاشق خسته دگر رسم وفا فهمیده
نکند باز نیایی به سراغم ای دوست
که شده روز و شب من همه اشک دیده

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 65 نفر 105 بار خواندند
امیر عاجلو (21 /04/ 1400)   | کیمیا شجاعی (23 /04/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (21 /04/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا