3 Stars

دانه ی کاج

ارسال شده در تاریخ : 01 امرداد 1400 | شماره ثبت : H9417606

ای عشق چه میگویی ؟ از ما تو چه میخواهی ؟
این جان که در این تن بود دادیم به یغمایی
او دل که به غارت برد ، جان در غم او جان داد
لیکن که جهان دادم تا باز تو بازآیی
تو رفتی و بعد از تو این شهر بیابان شد
تو آب بُدی یا مهر یا سرو بلندایی؟
تو دانه ی یک کاجی ، تو ساقه و یک برگی
من آب شوم تا تو این دشت بیارایی
نیمی ز قمر گویا گمگشته در این ظلمت
گویی که تو آن نیمی ، آن شب که در اینجایی
از پیچش هر مویت تا قوس هر ابرویت
صد جان ز جهان برده ، صد دیده و بینایی
تو مثل بهاری که جان داده به هر گلبرگ
باز آ که همه جان را دادم که تو باز آیی
ای عشق به هر فردی ، کو گفت چه میخواهی
گو من ز تو بستانم جان و دل و دارایی...

کیمیا شجاعی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 3 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 74 نفر 138 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /05/ 1400)   | ایمان جلیلی (02 /05/ 1400)   | محمد خوش بین (02 /05/ 1400)   | محمد مولوی (04 /05/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (06 /05/ 1400)   | کیمیا شجاعی (07 /05/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /05/ 1400)  ایمان جلیلی (02 /05/ 1400)  محمد خوش بین (02 /05/ 1400)  محمد مولوی (04 /05/ 1400)  
تعداد آرا :4


نظر 3

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا