3 Stars

بهارا

ارسال شده در تاریخ : 22 تیر 1400 | شماره ثبت : H9417473

بی یار خوش نباشد جام می گوارا
آری بگو چگونه دل می بری نگارا
رفتی تو و از آن پس صد کشته مانده اینجا
دارو نکرده درمان ، خود برده ای دوا را
لیلی اگر نباشد مجنون چه شوق دارد؟
دیوانه کرده لیلی مجنون بی نوا را
ماه از نمای رویت دیگر نما ندارد
روشن نما تو هر دم این شهر بی نما را
چون ماهی به دور از دریا که جان ندارد
جان داده ام برایت ای آب بس گوارا
من گشته ام گدا و تو دخت شاه این شهر
با هر نگاهت ای یار غارون کن این گدارا
ای یار ناز پرور با ما چه کرده ای تو
کم کن کمی تو هر دم این ناز و این ادا را
تو آمدی و گویی غنچه دوباره خندید!
بلبل دوباره می خواند ! خوش آمدی بهارا !
یار آمده بیایید ای مردمان این شهر
صد جامه نو بپوشید بخشیده یار مارا
صد ها غزل نوشتند از عشق های دیرین
اما چه کس بدیده این عشق کیمیا را

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 93 نفر 173 بار خواندند
امیر عاجلو (22 /04/ 1400)   | کیمیا شجاعی (22 /04/ 1400)   | کاویان هایل مقدم (22 /04/ 1400)   | رضا کاظمی اردبیلی (22 /04/ 1400)   | محمد خوش بین (22 /04/ 1400)   | نادیا رودکی (24 /07/ 1401)   |

رای برای این شعر
تعداد آرا :3


نظر 4

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا