عرضِ خواصی نیست مردم، از شما رنجیده ام
از دروغ و.... از دو رنگی و ریا، رنجیده ام
چهره پنهان می کنید و ظاهراً شایسته اید
از همین ظاهر فریبیِ شما .......رنجیده ام
پشتِ هر کهنه نقابی چهره پنهان می کنید
نام خود را در حضور خلق ،کتمان می کنید
اسم خود را همترازِ مایه داران می نهید
جای تیمور و تقی ، کامیز.. عنوان می کنید
شیرمراد شاعر شده ،،، بالای منبر می رود
هر کجا مشتش چو واشد، جای دیگر می رود
شعر می گوید ولی ، لاتاعلاتِ بی اساس...
با کمالِ دل خوشی، شبها به بستر می رود
آن یکی ناخنِ خود را کِشتِ شلغم می کند
لوله ی بینیِ خود را، تنگ و درهم می کند
می زند بر چهره ی خود روغنِ دیفرانسیل
لایو تصویری گذاشته، گیفتها جم می کند
این میان گرم است بازار کلام و دکلمه......
مُخزنی را ساده کرده، چون لبو در قابلمه
هرکسی با یاوه گویی یار پیدا می کند......
جایِ اهل فَن خدایا ، پس کجای عالمه؟؟؟
از شرارتها و از زخمِ زبان.....آکنده ام......
کلاً از دنیا و از این زندگی ، دل کنده ام....
این جهان آلوده شد، با رنگ و نیرنگ و ریا
ای خدا...در پیشگاهت، سر به زیر افکنده ام
......................
Ali...Senator ✍️
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 26 امرداد 1400 19:01
درود بر شما
علیرضا خوشرو 26 امرداد 1400 19:08
زنده باشید و پایدار
علیرضا علیدادی شمس ابادی 30 امرداد 1400 08:31
درود بر حسن خطابتان بسیار مستفیض از تداعی شما گشتیم
انشالله که ان خطاب موافق بر ضمن خطابتان بر وفق پسندتان نایل گردد
علیرضا خوشرو 30 امرداد 1400 12:36
سلام...
انشاالله ..ـ
زنده باشید و پایدار..