آدمی همچون اسارت شدگان
که مجبور به این زندگی اند
چه کسانی که فقیرند ز مال
و چه آنان که به ثروت غنی اند
مردمانی که به یک لقمه اسیر
و به مردن قانع
خلق دیگر به خیال خودشان مال کثیر
و به خوردن مانع
آن که دارا ست خسیس است بر آن
که به وقت مردن ، نکند یاری او
دیگرانی که تهی دست و محتاج به نان
که به تعجیل اجل یاری او
آنچه معلوم که این چرخه سست
هدفش نیست به جز یک ذلت
آنچه مرسوم که ما بنده خوار
میرساند دگران را خدمت
اینچنین زیستنی در خور یک قربانی
که اسارت شدگانی مظلوم
آدمی هیچ ندارد که بنازد بر آن
حکم؛ تبعید بشر ، علت آن نا معلوم
سروده ای از ادریس علیزاده
۷ بهمن ماه ۱۴۰۰
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 13 بهمن 1400 13:21
.مانا باشید و شاعر
ادریس علیزاده 14 بهمن 1400 01:02
درود بیکران
ابوالحسن انصاری (الف. رها) 14 بهمن 1400 08:35
درود
ادریس علیزاده 15 بهمن 1400 02:25
درود استاد