بی دعوتم از پای نهادم به زمین
در مجلس صد رنگی بظاهر چو نگین
قبل از به زمین آمدنم خاطر نیست
نا آگاهم و پاسخ نتوانم به چنین
از آمدن و رفتنی خیل بزرگ بشری
سوی دگری آتش دوزخ و جنت که برین
با این همه از مصرف ز انرژی اما
مقرون به صرفش نشود خالق از این
حال آنکه وجود بشری چون بد ذات
مستوجب خشم است خدا را به یقین
خورشید و ماه هر دو که ابزار گران
آرامش از او سلب و گردد چو حزین
عاجز همه از قیمت این چرخه حساب
مختص همه آدمیان ، در پنه سایه دین
سروده شده توسط ادریس علیزاده
بهمن ۱۴۰۰( پنه = پناه)
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 24 بهمن 1400 13:23
سلام ودرود
ادریس علیزاده 25 بهمن 1400 00:31
درودتان باد