یک روز روشن می شود که تو غافل بوده ای
گمراه و سرگردانی آن سوی زائل بوده ای
در قامت انسان درگیر تظاهر پس چرا
دریای مواج بدون رد ساحل بوده ای
قانع نبودی آنچه بنیادین سهم خویشتن
سنگینی بار اضافه دوش، شامل بوده ای
نیست دنیا بر مدار ثروت اندوزی ما
با دغدغه هائی که آن را حاصل بوده ای
بشنو بزرگان حریف تجربه اندوز
تا بر شوی راه حقیقی که جاهل بوده ای
تنگ است عمری که به فرصت متکی است
چون وقت ذیق و سوار دور باطل بوده ای
این خصلت ناجور انسان بلای جان او
عمری به غفلت هر خطا که حامل بوده ای
سروده شده توسط: ادریس علیزاده
فروردین ۱۴۰۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 06 فروردین 1401 00:22
.مانا باشید و شاعر
ادریس علیزاده 06 فروردین 1401 01:28
درود و تبریک سال نو
مراد مراغه 06 فروردین 1401 18:03
سلام و درود جناب استاد علیزاده عزیز و بزرگوار
سروده زیبایی به نظم کشیده اید
سالی خوش و در شادی برای شما آرزومندم
ادریس علیزاده 06 فروردین 1401 21:59
درود بیکران به شما دوست همکار عزیزم و ممنون از بابت این همه محبت شما در حق بنده حقیر امیدوارم سال خوبی
پیشرو داشته باشید همراه با سلامتی و موفقیت در کنار خانواده