مرا این خاک بی منت در آغوش کشید
بار سنگین قدم هایم که بر دوش کشید
شد سرآغاز دو دیده ،بر جمال پاک او
مادرانه بر سرم با مهر، دستانش کشید
در تمام لحظه های عمر . او با من بماند
زجر هایی از پس هر زخم خاموش، کشید
او مرا پرورده در گهواره ی جانش مدام
خائن اما با شقاوت شیره جانش کشید
مهر بی پایان او باشد ، پر از عشقم بر او
ناله هایش این زمین و آسمان آتش کشید
دیدن رخسار پیرش با شکسته پیکرش
حال یاران غریبش سالها چالش کشید
سرود شده توسط ادریس علیزاده
دهم تیر ۱۴۰۱
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 11 تیر 1401 10:33
!درود