میفشارد دست ناپاکی گلوی کشورم
از بروز زخم هایی که شد زرد رویی کشورم
پیکرش بی وقفه درگیر همه رنج و بلا
علت آن ارمغانی از خدا شد سهم ما
نعمتی که او درون خاکمان هدیه نمود
از حسادت دیدهی بیگانگان ترکیده بود
با جسارت در پی غارت کشیدند نقشه ها
حربه دین و خدا بازیچه شد بر بنده ها
زاده شد خائن به قصد هر نفوذ اهرمن
شد تجاوز در قبال هر سکوت مرد و زن
قرن ها شد عامل تشویش این خاک وطن
حافظان بیشماری دست ها هم شسته تن
با تداوم های مکر دشمنان ، تسخیر شد
این سرای جاودان با دست ما تحقیر شد
مادر مان این وطن ، در انتظار همرهی ست
این همه اغواگری ناکسان، از بی کسی ست
سروده شده توسط : ادریس علیزاده –
مرداد ۱۴۰۱
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 02 شهریور 1401 11:03
لطیف و دلنشین
ادریس علیزاده 03 شهریور 1401 15:34
درود به شرفت
محمد مولوی 03 شهریور 1401 02:01
احسنت برشما
ادریس علیزاده 03 شهریور 1401 15:35
درود به شرف شما