دل که خون شد دلبر و دلدار میخواهد چکار؟
چنـگ و تنبور و دف و گیتار میخواهد چکار؟
شاعر خلوت گزینِ ساده ی عزلت نشین،،،
یار غار و طُره ی طرار می خواهد چکار؟
اسب زخم، نعل و زین، افسار میخواهد چکار؟
جنس ارزان گرمـی بازار می خواهد چکار؟
خانه ی دل بی در و پیکرتر از ویرانه هاست
سقف و سرپوش و درودیوار میخواهد چکار؟
ما که رســوای جهانیـم و نداریـم آبـرو ،،،
مرد رسوا، مخزن الاسرار میخواهد چکار؟
پاکبازِ کهنه نرادی که از جان شُسته دست
در قمارِ زندگی هشدار می خواهد چکار؟
دل که افتاد از دهان و ما هم از چشم نگار
شهر بعد از زلزله ، آوار می خواهد چکار ؟!
محمد_نیکروش
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 14 خرداد 1401 11:42
درود بر شما
محمد نیک روش 14 خرداد 1401 12:01
زنده باشید جناب عاجلوی عزیز