3 Stars

گلرخ ِشبنم زده ی سرخ شقایق

ارسال شده در تاریخ : 25 اسفند 1400 | شماره ثبت : H9420242

پیشکش به ابروی تو از جنس کمان اسـت شهــلای نگاه تو همـی بخشش جان اســت
زیبایــیِ بیــرون و درون در تـو نمایــــان آن را که عیان است چه حاجت به بیان است
هر روی که به من می کنی از بنده نــوازی دلدادگــی ِ مــن به تـو پیــدا و نهــان است
من در پی دیــدارِ تـــو ای سـرو روانــــم یک جرعه ی مِی دِه که راز تـو در آن اسـت
آن گلـرخِ شبنــم زده ی ســرخ شـقایــق از دیــده مپوشان که ترسم ز خــزان اســت
بس نیست که هر روز و شبم نام تو باشـد این نام و نشان خواهشِ این تاب و توان است
شایـــد که ســزاوارِ نــگاه تــو نبــاشـــم لطفــی بنما کایـن طلب از مِهر مِهــان اســت
آنگــه که به پاریزی دهی وعده ی جامــی کادویی است که بهتر زِ هزار دِیر مغان اسـت

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 69 نفر 103 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /12/ 1400)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /12/ 1400)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا