نقطه بیتعین
هانی من برخیز
جامی از بوسهها درریز
چنان سرریز شو و لب+ریز
از مهرهای بیدلیل
از عدم تقارنی دل+پذیر
چنانکه نماند جز هیچ
از عدل و داد و تقدیر
تحریر کن بوسههای مهرآگین عشق
تکبیر دوستت دارم را
تکثیر کن تکثیر
تقصیر کسی نیست
این هوای معیوب مساوات
به قفل ناموزون ما
بلبل نام و نوایش مدح گل است
گلبند عشوه در کار بلبل است
عشق نامتقارنترین، تقارن است...
در بینظمی نظمی بینظیر نهفته است
عدل اگر مساوات است
عشق نامتعادلترین تعادل است
لبریز یکطرفه ترازوهاست
آن نقطه که هردو طرف
بر آن نقطه ترازند
گلبوسههای موکد خداست
در بوسه لمس میشود
دوطرف این سکه
به درک دل+پذیر یک نقطه!
نقطه بیتعین...
باید از دورتر ببینی
سرریز
از خویش بیخویش
لبریز جامهای مکرر عشق
تا ببینی
یکی می+ریزد
یکی می+نوشد
یکی تماشا می+کند هی...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 23 اسفند 1400 14:39
.مانا باشید و شاعر