3 Stars

روح در گور

ارسال شده در تاریخ : 20 اسفند 1400 | شماره ثبت : H9420193

من خیلی جنگیدم و مشت می کوبندم به سختیا
بعضی وقتا می باختم ولی وایمیستادم دوباره رو پاهام
می گفتی منو دست هیچکی نمی دی ولی
لااقل بی انصاف می سپردی دست خدا
از وقتی که رفتی از هرچی آدمه بدم میاد
هیچکی جز تو نمی تونست منو بلند کنه ها
چی شدش اون همه وعده وعیده هات؟
چی شدش اونهمه مردنات برام؟
دلم می خواست یه بار تب کنم لااقل
ببینم چه شکلی و چقدر می میری برام
حالا که رفتی سقوط من اما
شده یکی از اون رویا قشنگات
اگه می خوای بری برو کاریت ندارم
درمون زخمم شده سوزوندن عکسا
توقع داری همه خاطره ها رو بریزم دور؟
باشه...با رفتنت روحمم کردی تو گور
مرسی که تنهاییای دنیا رو ریختی رو سرم
حتی اگه برگردی فک نکنم بشناسمت اصلا
یه کاری کردی که حتی از خوابیدنم بدم میاد
شبا بیدار میمونم زل می زنم به در و دیوار
تو چقدر قوی بودی که منه محکمو کشتی
بهت حسادت می کنم، با این حرفم برو و خوش باش

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 55 نفر 101 بار خواندند
امیر عاجلو (20 /12/ 1400)   | محمد مولوی (21 /12/ 1400)   | سمیه محرمی گندوان (21 /12/ 1400)   | فرزانه محمدپور (19 /10/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (20 /12/ 1400)  محمد مولوی (21 /12/ 1400)  فرزانه محمدپور (19 /10/ 1401)  
تعداد آرا :3


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا