3 Stars

آزاده...

ارسال شده در تاریخ : 16 امرداد 1401 | شماره ثبت : H9421780

من را به حال خودم باز بگردان

این منه خسته ، منه غزل‌خوان



از همه خسته و دلشکسته ام ولی

باز این رسمش نبود ای دورگردان



صبر کردیم و باز جایی نرسیدیم

ایوب نبودیم ما پیش بندگان



با آنکه جوانیم چو پیری نشسته‌ایم

هیچ چیز نداریم بگوییم به آیندگان



دلی را نترسان که خودت می‌دانی

چون آهنی شده، به‌دست آهنگران



تحملی نیست چو گوی شکسته‌ایم

دردهایمان رسید دیگر به استخوان



هرکس که مرده‌ست، زنده‌ست عزیز

فاتحه ای بخوان تو برای زندگان



مرگ رهایی می‌دهد مارا ز جان

آزاده می‌شویم میان آزادگان



آزاده باش و آزاده بمان

که عشق نمی‌شود نصیب بازیگران



هیچ نسروده ام هرآنچه هست

بود نصیحتی از من به دیگران







تخلص=نوژا

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 108 نفر 242 بار خواندند
امیر عاجلو (18 /05/ 1401)   | یلدا یوسفی (18 /05/ 1401)   | jalal babaie (19 /05/ 1401)   | منوچهر فتیان پور (01 /10/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (18 /05/ 1401)  jalal babaie (19 /05/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 2

  • امیر عاجلو   18 امرداد 1401 13:21

    درود و سلام موفق و مانا باشید rose rose rose

  • jalal babaie   19 امرداد 1401 21:58

    سلام و درود فراوان زیبا بود

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا