3 Stars

می‌خواست...

ارسال شده در تاریخ : 27 بهمن 1401 | شماره ثبت : H9423855

تنها شده بود دلش یه عاشق می‌خواست
از عالم و آدم نوازش می‌خواست

فرقی نداشت برای او کی باشد
از سیل زیاد بود که بارِش می‌خواست

رفتم به جلو تا که به دادش برسم
مُهری شده بود ز من نیایش می‌خواست

شازده کوچولو بودم و او هم گل من
اهلی‌شده‌بود دلش یه شورِش می‌خواست

مرز های مرا درید با حرف و نیاز
او قلب مرا بدون قافِش می‌خواست

ناچار شدم تا که اطاعت کردم
فکری ز سرش بود که سازِش می‌خواست

اما چه دریغ است! که او هم روزی
صافی مرا دیده و پیچِش می‌خواست

ایراد گرفت ز هرچه بود از من و من
گل های مرا بدون خارِش می‌خواست

فکر می‌کرد تحمل کنمش دائم من
سرمای مرا بدون لرزش می‌خواست

خوبی مرا ندید و دائم زد حرف
از مذهب و هرچیز که کامِش می‌خواست

زخمی که به من زد هنوز سرباز است
مرغ تنم‌و بدون بالِش می‌خواست

گفتم که رهایش بکنم با حرف‌هاش
تقصیر خودش نبود ، ذاتِش می‌خواست

می‌خواند برایم ز مشیری اما
گرگی صفتی بود که رامِش می‌خواست

اما چه کنم هنوز دوستش دارم
با اینکه مرا بدون ارزش می‌خواست

اما مگر این عشق برایش کافی‌ست؟!
چون‌جان‌مرا ز جنب‌و‌جوشِش می‌خواست

کاش ببینم که پشیمان شده، برمی‌گردد
آن‌کس که مرا بدون خواهش می‌خواست


-نوژا

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 162 نفر 401 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /12/ 1401)   | یلدا یوسفی (03 /12/ 1401)   | علیرضا خسروی اصل (03 /12/ 1401)   | اسماعیل سهامی (03 /12/ 1401)   | کتایون رها (04 /12/ 1401)   | منوچهر فتیان پور (05 /12/ 1401)   | محمد جواد تک فلاح (05 /12/ 1401)   | مروت خیری (05 /12/ 1401)   | محمد مولوی (19 /02/ 1402)   | سیاوش دریابار (27 /06/ 1402)   | انسیه فتح تبار (19 /08/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /12/ 1401)  محمد جواد تک فلاح (05 /12/ 1401)  
تعداد آرا :2


نظر 4

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا