برداشته اند نامِ تو را از کوهت
آنانکه از عشق نبرده اند بویی
بی تو،هر دو پای عشق،می لنگد
پادشاه عشقِ مجنونی
در کنارِ کوهِ شیرینت
بانگِ زیبایی رسد برگوش
می کند معشوقه را مدهوش
عشق بازی میکنی با سنگ
با تبر،با پتک،با تیشه
بیستون،نخوانیدش دیگر
چون ستون دارد از، ریشه
تو خود،ستون این قصهءشیرینی
بیستون گفتن ما،کم لطفیست
تا ابد می درخشد نامت
بر تارک این کوهِ صد اقلیم
بی تو، کوهی نمی بینم،سنگی
بی تو،عشقی نمی بینم،شیرین
تک ستونم،بیستون دیرین
یادگارِ عشق های سوزان
قبله گاهِ قلبهای پاکان
نبضِ تندِ مهربانی ها
شیوهء شیرینِ قدردانی ها
تو خودت،دیوانِ مجنونی
قوتِ قلبهای فرهادی!
مرهمِ زخم های شیرین ها
تا جهان پابرجاست،پابرجاست
بیستونم،تک ستون قلبها
سراب تاریخی بیستون اردیبهشت۱۴۰۱
"ظاهر هرسینی کرمانشاهی"
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 15 خرداد 1401 10:19
سلام ودرود