3 Stars

پادشه عشق

ارسال شده در تاریخ : 25 اردیبهشت 1401 | شماره ثبت : H9420811

گلِ بابونهءزیبایی به دستت دادم
گریه هایم تو ندیدی غصه ها فریادم
آنچنان گرمِ سخن گفتنِ با یار ،شدم
یاد دارم که خداحافظی رفت از یادم
زان غروبی که مرا وعدهءوصلت دادی
خوب دانی که تو شیرینی و من فرهادم
مادرم،زاد مرا برجِ اسد، سالِ شصت
آنشب ،انگار،که من،تازه زِ مادر زادم
عاشقان را دیده ای هستند گرفتار قفس؟
من گرفتار بُدم عشقِ تو، کرد آزادم
زین جماعت هرکه را بینم،خراب است و خراب
باورم کن که مرا،عشقِ تو،کرد آبادم
من کنون پادشهِ عشق و تو تاجِ سَرَمی
همه دانند که خودم ،بر سَرِ خود،بنهادم

"اسد حیدری متخلص به ظاهر"
گنجنامه همدان اردیبهشت ماه ۱۳۸۸

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 45 نفر 81 بار خواندند
امیر عاجلو (26 /02/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (26 /02/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا