رازِ شب

 وَ مِنَ اللَّیلِ فَسَبِّحْه
«در قسمتی از شب او را تسبیح کن»‌

رازها دارد شب از اسرار که ایزد عالِم است
نکته ها دارد از این اسرار که بر ما قائم است

بهترین خلق جهان درشب به معراج میرود
در دل شب مصطفی دل را به دلبر میدهد

لیله القدر هم که برتر از هزاران شد به شب
خود هزاران نکته دارد در فضیلت های شب

حضرت موسی به شب خارج نمود یاران خود
قوم لوط هم دردل شب شدمجازات ،کار خود

بی وفایان در دل شب از حسین گشتند جدا
با وفایان هم به شب ماندند وگشتند باخدا

حیدر کرار دل شب کسیه هایی دوش داشت
روزکه میشدبر یتیمان شبش خرما میکاشت

سجده های شب ،خدا واجب نمود بر مصطفا
چون همه خواب رفته اندطالب شده بااوصفا

پس یکی از رمزهای شب ، همان حبِ خداست
هرکه شبهادر رکوع باشد رجیم از اوجداست

توبه ی آدم ، به شب افتاد به درگاه رحیم
رانده شدشیطان ملعون هم به شب سوی کریم

ماندن و رفتن فقط در شب تجلی میشود
پس تفکر کن ببین شب ها چرا شب میشود

هر که میخواهدبداند عشق معشوقی به چیست
یامصمم گشته تا نامش فزون گرددبه لیست

چل ، شبی ، شب زنده داری بر گزیند با خدا
شرطش آنست که به کل خود را کند ،دنیا جدا

بعد چل شب آنچنان قادر به اوغالب شود
عاشق و دیوانه گردد برخدا طالب شود

هر کسی هم که شود مجنون و طالب برخدا
ذره ای ارزش ندارد کل عالم جزخدا

حافظا ، شب زنده داری کردی و عشق وصفا
شعر راز شب سرودی هدیه اش کن برخدا


فَبِأَیِّ آلَاءِ رَبِّکُمَا تُکَذِّبَانِ
عجائب خدا و اما عجائب [ قو ]

یک بار بیشتر عاشق نمی شود
به عشق پایبند و فارغ نمی شود

به هنگام عاشق شدن ، پر میکشد
محلی که عاشق شده ،سر میکشد

دو بار میشه آواز قو را شنید
که هر دو ی گونه و آن یک شنید

یکی موقع جفتش عاشق شدن
یکی هم سوی مرگ راهی شدن

به هنگام مرگ می شود او جدا
به تنهایی رفتن نه در جمع و جا

به جایی رود اول عاشق شده
همان جا به تنهایی فارغ شده

به هنگام مرگ آواز سر می نهد
به یاد همان عشق جان میدهد

دو آواز قو هر دو شد راه عشق
به عشق زنده و مردنش هم به عشق

به انسان بنازم یا قوی خدا
دگر عشق انسان ندارد صفا

کسانی که هر روز عاشق شوند
از عشق غافلند بلکه قاشق شوند

به هر دستی افتند خوراکش نهند
کثافت بگیرد به چاهش دهند

به حافظ بگو قو همان عاشق است
به دریا روان شو که قو عاقل است

ایمیل مقصد