3 Stars

دلنوشته ای بر حزب [۲۶] قرآن، سفارش به انفاق ، صله ارحام ، حل مشکلات و مهربانی

ارسال شده در تاریخ : 25 خرداد 1401 | شماره ثبت : H9421162



[ دلنوشته ای بر حزب ۲۶ آیات ۱۰۹ مائده تا ۳۵ سوره انعام ]

آیه ۱۰۹- یَوْمَ یَجْمَعُ اللّهُ الرُّسُلَ فَیَقُولُ ما ذا أُجِبْتُمْ قالُوا لا عِلْمَ لَنا إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوب

رسد روزی که جمع کند پیامبران
پرسد آنان چه پاسخ دادند دعوتتان
گویند علمی نداریم به اممتان
دانای غیب ها یقین تویی یا رب
رسولیم و بنده ،تسلیم تو ایم یارب
علوم انبیاء در برابر علم خدا
هیچ است و هیچ است و هیچ بخدا

آیه ۱۱۰- إِذْ قالَ اللّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ اذْکُرْ نِعْمَتِی عَلَیْکَ وَ عَلی والِدَتِکَ إِذْ أَیَّدْتُکَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُکَلِّمُ النّاسَ فِی الْمَهْدِ وَ کَهْلاً وَ إِذْ عَلَّمْتُکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ التَّوْراهَ وَ الْإِنْجِیلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّینِ کَهَیْئَهِ الطَّیْرِ بِإِذْنِی فَتَنْفُخُ فِیها فَتَکُونُ طَیْراً بِإِذْنِی وَ تُبْرِئُ الْأَکْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ بِإِذْنِی وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتی بِإِذْنِی وَ إِذْ کَفَفْتُ بَنِی إِسْرائِیلَ عَنْکَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَیِّناتِ فَقالَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِینٌ
آیه ۱۱۱- وَ إِذْ أَوْحَیْتُ إِلَی الْحَوارِیِّینَ أَنْ آمِنُوا بِی وَ بِرَسُولِی قالُوا آمَنّا وَ اشْهَدْ بِأَنَّنا مُسْلِمُونَ
آیه ۱۱۲- إِذْ قالَ الْحَوارِیُّونَ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ هَلْ یَسْتَطِیعُ رَبُّکَ أَنْ یُنَزِّلَ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ قالَ اتَّقُوا اللّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
آیه ۱۱۳- قالُوا نُرِیدُ أَنْ نَأْکُلَ مِنْها وَ تَطْمَئِنَّ قُلُوبُنا وَ نَعْلَمَ أَنْ قَدْ صَدَقْتَنا وَ نَکُونَ عَلَیْها مِنَ الشّاهِدِینَ
آیه ۱۱۴- قالَ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ اللّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عِیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَهً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرّازِقِینَ
آیه ۱۱۵- قالَ اللّهُ إِنِّی مُنَزِّلُها عَلَیْکُمْ فَمَنْ یَکْفُرْ بَعْدُ مِنْکُمْ فَإِنِّی أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ الْعالَمِینَ
آیه ۱۱۶- وَ إِذْ قالَ اللّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ إِنْ کُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِی نَفْسِی وَ لا أَعْلَمُ ما فِی نَفْسِکَ إِنَّکَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ
آیه۱۱۷- ما قُلْتُ لَهُمْ إِلاّ ما أَمَرْتَنِی بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللّهَ رَبِّی وَ رَبَّکُمْ وَ کُنْتُ عَلَیْهِمْ شَهِیداً ما دُمْتُ فِیهِمْ فَلَمّا تَوَفَّیْتَنِی کُنْتَ أَنْتَ الرَّقِیبَ عَلَیْهِمْ وَ أَنْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ
آیه ۱۱۸- إِنْ تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبادُکَ وَ إِنْ تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ
آیه ۱۱۹- قالَ اللّهُ هذا یَوْمُ یَنْفَعُ الصّادِقِینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

آیه ۱۲۰- لِلّهِ مُلْکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِیهِنَّ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

اگاه گردان مرمان را رسول خدا
به عسیی بن مریم فرمود خدا
یادآر نعمتی که تو و مادرت عطا کردم
تائید روح القدس را به تو عطا کردم
گهواره اعجاز من با مردمان سخن گفتی
بزرگسالی وحی من با آنان سخن گفتی
تعلیم کتاب و تو را حکمت آموختم
علم تورات و انجیل به تو آموختم
باذن من از گِل پرنده ای ساختی
در آن دمیدی و مرغی ساختی
باذن من کور مادرزاد و پیسی را
بینا کردی و شفا بخشیدی آنان را
مردگان زنده کردی به اذا خدا
بیرون آوردی قبرها به اذن ما
دست ستمگران بنی اسرائیل
کوتاه کردم ظلم بنی اسرائیل
آیات روشنی دادم و فرستادم
دوباره کافر شدند و پشتت ایستادم
معجزاتی به تو داده بودم گفتند
سحر است و به قلبها یقین خفتند
به خاک دمیدی و پرنده باذن خدا
دیدند و شک نکردند به اذن خدا
به اذن ما مریم به تو باردار شد
کافر شدند و گفتند خدا یار شد
نفس مسیحایی تو پرنده پرواز آورد
دلهای سخت بنی اسرائیل نرم نکرد
هرگز نجات ندارند باذن خدا
ظلم کردند به ما و رسول خدا
باذن و وحی من حواریون با تو شدند
ایمان آوردند و همراه تو شدند
لبیک گفتند اذن مرا و شاعرم خواندند
تسلیم و مسلمان شدند و تا ابد ماندند
الهام کردیم و به وحی تشبیه شد

آنگونه که قدرتم به دست تشبیه شد
یاد آر که حواریون تو را گفتند
تواند خدایت سفره ای آورد به ما گفتند
سفره ی آسمانی خواست آنان بود
پاسخت به حواریون دین و ایمان بود
گر ایمان آورده اید به یزدان پاک
شک نکنید بخدا و شوید بیمناک
بی نظریم و بی بهانه جو نبی خدا
خواهیم تناول آن و یقین کنیم بخدا
مطمئن باشیم و استوار و ثابت قدم
صدق عهدهایت کنیم و پی ات قدم
گواهان باشیم پس از نزول مائده ما
گواه باشیم و گواهی دهیم به مائده ما
بی ادبانه سخن با عیسی می گفتند
ربنا و نبینا خدایت و عسیی میگفتند
اِتِقّو الله اِن کُنتم ادبانه گفتشان خدا
غرور ریزند و از شیطان شوند جدا
آنگاه تو چنین گفتی پروردگار جهان
مائده ای فروفرست برایمان ز آسمان
که به نسل کنونی و نسل های آیندگان
عید و نشانه ای باشد از خدای جهان
روزی ده ما را بهترین روزی دهنده ای
فرمانروای آفرینشی و آفریننده ای
فرمود خدا به عیسی بن مریم ، یقین
نازل کنم مائده برشما ای اهل دین
قطعا بعد از کفر ورزید و کافر شوید
چنان عذابی کنم اول و آخر شوید
عذابی دچارتان کنم که تا کنون
جهانیان نکرده ام نوع آن کنون
پرسید خدا عیسی را گفته ای به مرمان
جز خدا ،من و مادرم گیرید معبودتان
گفت عسیی پاک و منزهی و معبود جهان
مرا نشاید چنین ناروایی یکتای جهان
گفته بودم تو گواه بوده ای از آن
آگاه مطلقی تو به دل ها و به جان
آنچه دل دارم و آشکار تو آگاهی
آنچه در ذات توست نیست آگاهی
بی خبرم از آنچه بی اذن تو گفته ام
دانای غیب هایی و دانی نگفته ایم
من بنده ام و تسلیم مطلقم یا رب
بیخبرم جز اذنی که داشتم یا رب
هرگز نگفتم چیزی به آنان بی اذن تو
پرستش خواستم برایت پَرستم تو
ربنای منی و ربنای آنان تو
بی تو هیچ ام و هیچ چه کند بی تو
تا زمانی بینشان باذن الله بودم
بنده بودم و فقط عبدالله بودم
حال که میانشان باذن الله باز گشتم
تو مراقبی آنان و تو را گواه گشتم
بنده کوچک چو عیسی و مادری صدیقه
تسلیم و مطیع امر تو اند نه قدیسه
گر عذابشان کنی که بندگان تو اند
گر بیامرزی آنان آمرزیدگان تو اند
توانمند و حکیمی و جهان به فرمانت
مریم و اِبنش بنده، بندگان به قربانت
فرمود خدا که روزی است بنام جزا
صادقان بهره گیرند آن روز از خدا
بهشتهاییست زیر درختان زیبایش
جاریست نهرها و وزش نسیمهایش
متنعمند تا ابد و فیروز و سعادتمند
اوخشنود آنها و آنها خوشنود اویند
ملک و حکومت آسمانها و زمین
آنچه آشکار و پنهان بر اهل جهان
مالکش خداست و بسی مهربان
قدرتش مطلق و توانش بی انتها
عزتش وافر و بخشش بی انتها
تصدیق کرد سخنان عیسی را خدا
جدا شد ز شرک و اعلام کرد خدا

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
سوره انعام

آیه۱- اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ

ستایش خدایی را رواست
که قائم است و دائم بقاست
آفریننده ی آسمانها و زمین
آفریننده ی تاریکی و روشنین
مقرر کننده ظلمات و نورانی
ناظم زمین و ناظم آسمانی
دیدند و شنیدند و باز کافران
شریک قرار دادند خدای جهان
برابر و همتایی تراشیده اند
چنین نیست و باطل تراشیده اند

کل قرآن نور فرد و ظلمات جمع آمده است
اصولا حق یکیست وباقی جنگ آمده است

آیه ۲- هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِنْدَهُ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ

اوست که انسان را از گل آفرید
مسلط ساخت اجل معین که آفرید
زمانی معین و مشخص داد انسان
به دنیا باشد و زندگی کند انسان
اجلی معین به آخرت او
لا متغییر است و نزد او
با وجود اینهمه آیات محکمات
شک و نهی خواهند کرد شبهات

خداوند برای عمر انسان ها
دو نوع اجل قرار داده بر آنها
یکی حتمی که یقینا محقق است
گر مراقبتها کنند باز محقق است
مثل اتمام شدن نفت چراغ
رسد حتمی یقین انسان به فراغ
غیر حتمی مربوط کردارماست
نفت دارد چراغ طوفان چراست
معرض طوفان چراغ خاموش است
بی مبالاتی ما مرگ در پیش است
صله ی ارحام ، صدقه و زکات
دعا و خمس و انفاق و برکات
عمر افزاید و انسان شود به حیات
قطع ارحام و ظلم و ظلمات
کوتاهی عمر و رسانند به ممات
دو اجل قرار داده خداوند انسان
تولد انسان شروع و مرگ پایان
از مرگ تا قیامت دوباره آن
با اعمال و خودآگاهی انسانها
یکی کاهند و یکی افزایند انها
پس پایان اجل هیچکس قطعا
قابل تغییر نیست و ثابت حتما

آیه ۳- وَ هُوَ اللّهُ فِی السَّماواتِ وَ فِی الْأَرْضِ یَعْلَمُ سِرَّکُمْ وَ جَهْرَکُمْ وَ یَعْلَمُ ما تَکْسِبُونَ

اوست فرمانروای آسمانها و زمین
دانابه آشکار و نهان شماست یقین
آنچه کاشته اید و داشته اید آگاه
راز و اسرار انسانها و جهان آگاه

خدای باران و خدای یاران
خدای جنگ و خدای آسمان
خدای صلح و خدای نهان
خدای زمین و خدای زمان
خدای آشتی و خدای روان
خدای قهر و خدای مهربان
خدای ضعیف و خدای قهرمان
خدای شکست و خدای پهلوان
خدای کافر و خدای کافران
خدای روز و خدای سلام
خدای گاو و خدای گوسفندان
خدای آب و خدای طوفان
عقیده انحراف چند خدایئان
همه منسوخ کرده ایم قرآن
نه شریکی و شراکتی بر پرپاست
نه ضعیفی و حقارتی بر جاست
صمد و یگانه و یکتای بی همتا
یقین خداست قائم غیر بی جا

آیه ۴- وَ ما تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَهٍ مِنْ آیاتِ رَبِّهِمْ إِلاّ کانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ

هر آیتی از آیات الهی بر آنان آمد
روی گرداندند به جهل و عناد آنان
تصدیق نکردند و ایمان نیاوردند
جهل ماندند و نهایت کفر آمد

آیه ۵- فَقَدْ کَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمّا جاءَهُمْ فَسَوْفَ یَأْتِیهِمْ أَنْباءُ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ

حق بر آنان آمد به تکذیب شدند قطعا
با خبر شوید ز کیفر تسمخرشان حتما
سراغشان آید بزودی عذاب بزرگ
تمسخر و تکذیت آیات خدای بزرگ
به سه دلیل شد، سقوط انسانها
اعراض، تکذیب و استهزا انسانها

آیه ۶- أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ قَرْنٍ مَکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ مالَمْ نُمَکِّنْ لَکُمْ وَ أَرْسَلْنَا السَّماءَ عَلَیْهِمْ مِدْراراً وَ جَعَلْنَا الْأَنْهارَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمْ فَأَهْلَکْناهُمْ بِذُنُوبِهِمْ وَ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِینَ

قوم هایی پیش از شما را هلاک نموده ایم
قدرت و تمکینی داده بودیم شمارا نداده ایم
رحمت و باران آسمان برایشان فرستادیم
نهرها در زمین هایشان روان ساختیم
نعمتهای ظاهر وباطنی بهره ای دادیم
نافرمانی کردند و هلاکشان ساختیم
گروهی دیگر جایگزینشان ساختیم

آیه۷- وَ لَوْ نَزَّلْنا عَلَیْکَ کِتاباً فِی قِرْطاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَیْدِیهِمْ لَقالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاّ سِحْرٌ مُبِینٌ

کتابی بفرستیم لمس کنند با دست
باز کافران می گفتند که سحر است
لجوج و پی بهانه جویی اند آنان
هیچ دلیلی کارساز نیست بر آنان

آیه ۸- وَ قالُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ مَلَکٌ وَ لَوْ أَنْزَلْنا مَلَکاً لَقُضِیَ الْأَمْرُ ثُمَّ لا یُنْظَرُونَ

کافران بهانه جو به هم میگفتند
گر محمد رسول خداست میگفتند
چرا فرشته ای به او نازل نشده است
در رسالت و دعوت تنها شده است
قطعا ما فرشته ای نازل میکردیم
کارشان پایان و هلاک میکردیم
مهلتی نمیدانیم به آنان که کنون
هدایتی یابند و نشوند چو کنون

محمد فرشته نیست و فرشتکان به رکاب
تسلیم مطلق اویند و منتظر از او خطاب
جهالت حدی رسیده به دل ها مریض
طبیب نزدشان گشته اند دوباره مریض

آیه ۹- وَ لَوْ جَعَلْناهُ مَلَکاً لَجَعَلْناهُ رَجُلاً وَ لَلَبَسْنا عَلَیْهِمْ ما یَلْبِسُونَ

گر فرشته ای به رسالت می فرستادیم
بشکل بشر مشتبه کرده می فرستادیم
همانا که آنان مشتبه به دیگران سازند
لباس مردان پوشانده ،می فرستادیم

آیه ۱۰- وَ لَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِکَ فَحاقَ بِالَّذِینَ سَخِرُوا مِنْهُمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ

استهزاء شدند انبیاء پیش از تو هم قطعا
استهزا کنندگان چو اینان عذاب شدند قطعا
قهر دنیایی جدا و آخرتشان جدا
دنیا و اخرت ندارد جز یک خدا
دامنگیرشان کنیم استهزا کنندگان را ما
عذاب و رنج دنیایی و دردناکترش عقبا

آیه ۱۱- قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ ثُمَّ انْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الْمُکَذِّبِینَ

بگو به مردمان رسول خدا
بگردید در سرزمین های خدا
بنگرید سرکذشت تکذیب کنندگان
چه بودند وجه شد عاقبتشان

یکی از عوامل سقوط تمدن ها
تکذیب انبیاء ز قوم تمدن ها
قانونمندست عزت یا سقوط تمدن ها
گذشته نیست و آینده نیز تمدن ها
شکست و سقوط مخالفان خدا حتمی
پیروزیِ حزب و حزب خدا حتمی

آیه ۱۲- قُلْ لِمَنْ ما فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ قُلْ لِلّهِ کَتَبَ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ لَیَجْمَعَنَّکُمْ إِلی یَوْمِ الْقِیامَهِ لا رَیْبَ فِیهِ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ

بگو مالک آسمانها و زمین یقینا کیست
بگو خداست و رحمت واسع اوست
جمع کند قیامت که در آن شکی نیست
پرسد که مالک این روز یقینا کیست
کسانیکه خود باختند و هدر دادند
ایمان نمی آورند و عمرها هدر دادند

جای استدلال پی هوا رفتن
جای اولیا پی طاغوت رفتن
جای ایمان پی کفران رفتن
جای دنبال نور پی بی نور رفتن
خسارت عظیمی به کفار است
جای رحمت، عذاب کفار است

آیه ۱۳- وَ لَهُ ما سَکَنَ فِی اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

و برای اوست آنچه در شب و روز
قرار گرفته گرفته آنچه شب و روز
شنوای دانا و حکیم با حکمت
بخشنده ی مهربان و با عزت

گهواره قرار داده خداوند شب و روز
موجودات و انسان نیازمند شب و روز
دامن گسترده و آرامبخش مخلوقات
برخی روز و برخی شب محفوضات
هم ناظم است هم ناظر مخلوقات
هم رازق و هم حافظ مخلوقات

آیه ۱۴- قُلْ أَ غَیْرَ اللّهِ أَتَّخِذُ وَلِیًّا فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ یُطْعِمُ وَ لا یُطْعَمُ قُلْ إِنِّی أُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَ لا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِکِینَ

بگو غیر خدا را سرپرست خود کنیم
مالک آسمانها و زمین را رها کنیم
طعام دهد همه و اطعام کننده است
بی نیاز مطلق واطعام شونده نیست
مامورم اولین تسلیم شوندهِ فرمانش
هرگز نباشم از مشرکان فقط فرمانش


سراغ داری مالکی مگر به جهانیان
فرمان دهد و فرمان نبرد از جهانیان
فرمانروای مطلق آفرینش هاست
کسی رواتر از او شناسید کیست
مبتکر و آفرینش ابتکار اوست
بی الگو آفریده الگوی آفرینش اوست
معبودهای دروغین همه نیازمندند
مخلوقات اند و به مخلوق نیازمندند
بی نیاز است و همه نیازمندش
رهای مطلق است افرینش بندش
خالق و رازق بشر فقط یگانه ی پاک
منزه است و طهارتش طهارت پاک
پذیرش ولایت غیر خدا شرک است
حکیم مطلق و دانای بی مثل است

آیه ۱۵-قُلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیْتُ رَبِّی عَذابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ

نافرمانی کنم پروردگارم را
خوف دارم عذاب قیامت را

ترس از جهاد و جان ناپسند است دینم
ترس از خدا و عذابش پسند است دینم

آیه ۱۶- مَنْ یُصْرَفْ عَنْهُ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَ ذلِکَ الْفَوْزُ الْمُبِینُ

عذاب الهی رفع شود از کسی روز جزا
قطعا مشمول الهی شده در روز جزا
به رستگاری آشکاری رسیده روز جزا
فضل و رحمت دهد به کسی روز جزا

سجده های طولانی و گریه های زیاد
انفاق مال و جهاد و اطعام زیاد
اعمال صالح و ادعاهای رفع و نیاز
تسلیم دین و حج و زیارت و نیاز
نبرد به بهشت کسی را در روز جزا
حتی آن کس گر باشد رسول خدا
مگر که فضل و رحمت خدا دریابد
تسلیم شویم و تسلیم چنین شاید

آیه ۱۷- وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاّ هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

ضرری رسد تو گر از سوی خدا
نتواند رهاند ضرر کسی تو را
خیری هم رسد به تو سوی خدا
هیچ کس نتواند منع خیر تو را
تواناست هر چیز مقتدر مطلق
قدرت لایزال و حکمتش مطلق

سر چشمهِ امور فقط خداوند است
خیرات و شرات منبع خداوند است
امیدها و خوف ها تعلق به اوست
نیکی ها و بدی ها داوری از اوست
استثناء بردار نیست قانون خدا
رسول و علی و غلام یک خدا

آیه ۱۸- وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ

به بندگانش خدا قاهر و مسلط است
تسلط و اقتداری که به حکمت است
عالم به همه ی امور و آگاهی مطلق
توانمند و رحمان و حکیم مطلق
مافوق قدرت هاست قدرت خدا
مافوق حکمتهاست حکمت خدا
نفع و زیان رساندن حاکم جهان
به حکمت است و آگاهی بدان

آیه ۱۹- قُلْ أَیُّ شَیْءٍ أَکْبَرُ شَهادَهً قُلِ اللّهُ شَهِیدٌ بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ أَ إِنَّکُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللّهِ آلِهَهً أُخْری قُلْ لا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّما هُوَ إِلهٌ واحِدٌ وَ إِنَّنِی بَرِیءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ

چه گواهی بزرگتر از گواه خداست
میان من و شما گواه خداوندست
وحی می کند به من آیات قرآن را
هشدار دهم با آن شما و هر انسان را
هر کسی خبر قرآن به او رسد
یقینا هوش دارم به او میرسد
گواهی میدهید خدایان دگر هستند
همراه با خدای یکتا دگرانی هستند
گواهی ندهم جز خدای یکتا را
نورزم شرک و تائید شماها را
بیزارم از شرک و کفر ورزیدن
شرک به خدای یگانه ورزیدن
بگو محمد خدای من یکتاست
بگو محمد مالک بی همتا ست

مشرکان مکه به محمد میگفتند
شاهد میخواستند به او میگفتند
رسالت یافته ای گر مدرک رو کن
شاهد آر و شهادت رو کن
یهود و نصارا نبوتت نفع اند
ما کافریم آنان که کتاب وحی اند
گفت محمد به اهل و نا اهلان
به عالمان ظاهر دراصل جهلان
تورات و انجیل شاهد من است
برده اند نامم فضایل من است
کور بودند و کر نمی فهمیدند
می فهمیدند و نفع نمی فهمیدند
حق دیده و حق شنیده بودند
حق گفته و حق خوانده بودند
عناد و کبر و غرور و تسلیم رجیم
جمله یک دست شدند علیهِ رحیم

آیه ۲۰- اَلَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمُ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ

کسانیکه به آنان کتاب آسمانی دادیم
یهود تورات و نصاری انجیل دادیم
چو فرزندان خود شناسند محمد را
توصیف کرده ایم کتابشان احمد را
مطبق می بینند و نمی پذیرند او را
ایمان دارند نبی و نمی بینند او را
زیان انداختن خود ایمان نمیآورند
یقین به نبوت اند ایمان نمیآورند

ایه ۲۱- وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآیاتِهِ إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظّالِمُونَ

دروغ بستند خدا و ستمکارتر از آنان نیست
تکذیب کردند آیات و ظالم تر از آنان کیست
رستگار نمی شوند یقینا ستم کاران
ظلم کردند خدا و ظالم ترین، آنان

آیه ۲۲- وَ یَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشْرَکُوا أَیْنَ شُرَکاؤُکُمُ الَّذِینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ

و روزی که آنها محشور کنیم
گوییم آنان که جمعشان کنیم
آنان شرک می ورزیدند به ما
کجایند پس شریکان خدا
گمان خدایی داشتیدشان شما

باز خواست ذلت بار مشرکان
هشدار است قرآن به کافران
از رستگاری یقین آنان محروم اند
بی باورند و نگون بخت ملعون اند

آیه ۲۳- ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاّ أَنْ قالُوا وَ اللّهِ رَبِّنا ما کُنّا مُشْرِکِینَ

پس آنهمه فرهیختگی به بتان داشتند
عذری نیابند پیشگاه خدا گشتند
جز آنکه بیزاری جسته و گویند
سوگند بخدا خورند و دروغ گویند
هرگز مشرک نبوده ایم پروردگار جهان
دروغ گویند و نیستند در امان

آیه ۲۴- اُنْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ

بنگر که چگونه علیه خود دروغ گفتند
آنچه به دروغ و افترا به خدا میگفتند
محو شد و دست هایشان خالی است
بتها و شریکانشان همه پوشالی است

عذر خواهی مشرکان دگر بی ثمر است
توبه در دنیا و پذیرش خدا اثر است
مشرکان به مقتضای خصلت دنیایی
دروغ گویانند محشر و روز عقبایی
لبها مهر وموم و اعضاء حق گویند
حاکم حق است وجزحق نمیگویند

آیه ۲۵- وَ مِنْهُمْ مَنْ یَسْتَمِعُ إِلَیْکَ وَ جَعَلْنا عَلی قُلُوبِهِمْ أَکِنَّهً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِنْ یَرَوْا کُلَّ آیَهٍ لا یُؤْمِنُوا بِها حَتّی إِذا جاؤُکَ یُجادِلُونَکَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هذا إِلاّ أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ

بعضی آنان گوش فرا میدهند سخنت
بظاهر گوش دهند و نمیفهمند سخنت
پرده دلهایشان نهاده ایم و نمی فهمند
گوشهایشان به شنیدن حق نمی فهمند
سنگینی قراردادیم و گوش ها ناشنوا
به قدری لجوج اند که گوئید بینوا
گر آیه و معجزه ای هم یقین بینند
ایمان نمی آورند و آن چه می بینند
تا آنجا که نزد تو آیند و جدال میکنند
آیات حق را افسانه پیشینیان میکنند
کافر شدند و چنین افترا می گویند
لجوجند مشرکان هدایت نمی جویند

ابوسفیان و ولیدبن مغیره و عتبه
شیبه و نضربن حارث در کنار مکه
که تلاوت پیامبر گوش می دادند
به نضر گفتند که محمد چه میخواند
بخدای کعبه نمی فهمم چه میخواند
جز افسانه ی پیشینیان نمی خواند
مشابه شنیده ام انگار همی خواند
پرده افکنی به دل و سنگینی گوش
لجاجت مشرکان کرده آنان مدهوش
عناد و اصرار بر عناد خود مشرکان
پرده افکنی کند خدا بر دل مشرکان

آیه ۲۶- وَ هُمْ یَنْهَوْنَ عَنْهُ وَ یَنْأَوْنَ عَنْهُ وَ إِنْ یُهْلِکُونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ

مشرکان لجوج اند و دنبال لجان
منع مردمان کنند از نبی و قرآن
باز میدارند و خود نیز محروم میکند
جز خودشان را یقین هلاک نمیکنند
هلاکت افکنده اند خود ولی نمی فهمند
ظلمات و تاریکی اند و نور ،نمی فهمند

برخی اهل سنت بی انصافی کردند
ابوطالب نشناخته و گستاخی کردند
مردم را از آزار پیامبر نهی می کرد
خود ایمان نداشته امر ونهی میکرد
چگونه ایمان نداشته حامی پیامبر بود
اقرار به وحدانیت و اشعار محمد بود
سفارش همسر و فرزند و برادرش حمزه
حمایت کننداسلام و نماز، شهادت حمزه
حزن و اندوه فراوان پیامبر با فوتش
گواهی ابوبکر و عباس هنگام فوتش
لا اله الا الله، محمد رسول الله بیانش
استغفار هنگام مرگ و محمد کنارش
امر نبی به علی کفن و دفن عمویش
تشییع و عزارداری های باشکوه اش
نوشتن نامهِ علی به معاویه در بابش
شجره ی نامه ی ابوطالب و اجدادش
شفیع شده نبی، پدر و مادر و عمویش
حرام کرد آتش را به والدین و کفیلش
فاطمه زاده علی در کعبه که همسرش
چگونه ایمان نیاورده بود ابوطالب
حق با خداست و حق ستوده ابوطالب

آیه ۲۷- وَ لَوْ تَری إِذْ وُقِفُوا عَلَی النّارِ فَقالُوا یا لَیْتَنا نُرَدُّ وَ لا نُکَذِّبَ بِآیاتِ رَبِّنا وَ نَکُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ

بر لبه ی آتش دوزخ آنان را نظاره کنی

نگه داشته اند آنان و هنگام نظاره کنی
گویند که ای کاش به دنیا باز گردیم
تکذیب کننده نباشیم به دنیا باز گردیم
نهی نکنیم پروردگارمان مومنان باشیم
تسلیم مطلق او و فرمانبران باشیم

آرزوی برگشت به دنیا طبق آیات خدا
لحظهِ مرگ و قبر و قیامت کنید شما
فرصت باقیست ایمان آوریم و توبه کنیم
مجالی نیست در آخرت و دنیا توبه کنیم

آیه ۲۸- بَلْ بَدا لَهُمْ ما کانُوا یُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَ لَوْ رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ وَ إِنَّهُمْ لَکاذِبُونَ

چنین نیست و آن چه از کفر و نفاق
پنهان داشته بودند و تظاهر به نفاق
آشکار شود روز قیامت برایشان
بازگردانده شود طبق آرزو گر دنیا
باز گردند بی گمان باز بحال دنیا
اعاده کنند نهی شدگان سوی خدا
دروغگویند و قطعا آگاهشان خدا

قیامت روز آشکار شدن اسرار است
نهانها پیدا و واضح شدن افکار است

آیه ۲۹- وَ قالُوا إِنْ هِیَ إِلاّ حَیاتُنَا الدُّنْیا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ

مدعی بودند که زندگی دنیوی ما
پایان ما و هیچ زندگی نباشد ما
بر انگیخته نمی شویم جایی
مرگ پایان و نیست عقبایی
منکر بودند و کنون رو سیاه شدند
آواره و درمانده و کنون فنا شدند

آیه ۳۰- وَ لَوْ تَری إِذْ وُقِفُوا عَلی رَبِّهِمْ قالَ أَ لَیْسَ هذا بِالْحَقِّ قالُوا بَلی وَ رَبِّنا قالَ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما کُنْتُمْ تَکْفُرُونَ
گر ببینی آنگاه که برابر پروردگارشان
بازداشته شده اند به کیفر اعمالشان
خطاب کند عذاب قیامت حق نبود
قسم به ذات تو همه یقنیا حق بود
بچشید عذابی که کفر می ورزیدید
منکر ما بودید و شرک می ورزیدید

حیات محدود دنیا و منکر جزا
ثروت اندوز بودید و منکر خدا
ربا میخوردید و شراب و قمار
در ستم بودید و مشغول گردوغبار
کو ادعاهای پوشالی و لباس رنگین
تاج های طلایی و طعام سنگین
زن های جوان و کنیز و نوکر
چرا غم اید و گشته اید پکر
انکار میکردید و ی دم میتاختید
مرگ رسید و دیدید که باختید
کاخها و باغها و اموال و مدال
کجایند که نجاتتان دهند جدال
ذلیل وخوار وگرفتار ابدی گشتید
کجا بودید و کنون کجا گشتید
لعن ما و فرشتگان و انبیاء ما
نثارتان باد و آتش فکنیم شما

آیه ۳۱- قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ اللّهِ حَتّی إِذا جاءَتْهُمُ السّاعَهُ بَغْتَهً قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلی ما فَرَّطْنا فِیها وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ عَلی ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما یَزِرُونَ

آنانکه لقاء خدا تکذیب کردند
قطعا زیانکارند و زیان کردند
همین که ساعت موعود فرا رسد
آنیست و ناگهان سراغشان رسد
وای گویان و حسرت ها فرا رسد
کشند گناهان سگینی به پشتشان
بی طاقتند و نیست طاقتی پشتشان
گویند دریغا که کوتاهی کرده ایم
نا کرده هایی که، دنیا کرده ایم
یقینا بار گرانی را به دوش میگیرند
دائم العذاب اند نه زنده نه میمیرند

لقاء الله معنوی است و شهود باطنی است
گسسته شود قیامت وابستگیها واقعی است

آیه ۳۲- وَ مَا الْحَیاهُ الدُّنْیا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ

زندگی دنیا جز بازی و سرگرمی بیش نیست
سرای آخرت نیک جز تقوا پیشگان را نیست
تعقل نمی کنید آیا کدامین سزای شماست
بازیچه ی کودکان و هوسرانی بی خردان
سهامتان یا سعادت ابد و رضای خدایتان
تفکر کنید تا فرصت دنیا برای شماست

گر نباشد مزرعه ی آخرت دنیا
بازیچه میشود به مردمان دنیا
کودکان سرگرم اسباب بازی
فارغ سختی اند و از خود راضی
لباس شاه پوشد نمایش یکی
به نقش وزیری در آید کسی
دگر نقش نوکر کند نقش خود
همه نقش گرفتند نه نقشهای خود
به ساعت نشاید لباس ها برون
نمایان بگردد کسان را اندرون
عناوین خیالی و نقش ها دورغ
بفهمان میفهمند چگونه فروغ

آیه ۳۳- قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لا یُکَذِّبُونَکَ وَ لکِنَّ الظّالِمِینَ بِآیاتِ اللّهِ یَجْحَدُونَ

البته آگاهیم آنچه میگویند مشرکان
اندوه و غمگین کند تو را رسولمان
غم مخور و بدان که یقین آنان
تورا تکذیب نمیکنند و فقط قرآن
انکار ما و آیات مایند ستمگران

مشرکان محمد را امین می دانستند
صادق و راسخ و متین می دانستند
تصدیق او میکردند ،تحقیر میشدند
به مبارزه شدند و حق می دانستند

آیه ۳۴- وَ لَقَدْ کُذِّبَتْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِکَ فَصَبَرُوا عَلی ما کُذِّبُوا وَ أُوذُوا حَتّی أَتاهُمْ نَصْرُنا وَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِ اللّهِ وَ لَقَدْ جاءَکَ مِنْ نَبَإِ الْمُرْسَلِینَ

قطعا پیامبران پیش از تو نیز تکذیب شدند
آزار و تکذیب دیدند و آنان به صبر شدند

رسید یاری ما به آنان و به تو نیز می رسد
آزار دیده اند پیامبران و به تو آزار می رسد
کسی قادر به تغییر کلمات الهی نیست
باخبری اخبار پیامبران و جز تقدیر نیست

تاریخ انبیاء سرچشمه حوادث است
عبرت است و درس و سفارش است
نابودی اقوامی چون قوم یهود
هود و صالح و لوط و قوم ثمود
عبرت است و بیان سنت خداوندی
بتکذیب کنندگان و کافران پیوندی
هیچگاه هموار نبوده راه حق تاریخ
زجرها کشیده اند انبیاء طول تاریخ

آیه ۳۵- وَ إِنْ کانَ کَبُرَ عَلَیْکَ إِعْراضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَبْتَغِیَ نَفَقاً فِی الْأَرْضِ أَوْ سُلَّماً فِی السَّماءِ فَتَأْتِیَهُمْ بِآیَهٍ وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَی الْهُدی فَلا تَکُونَنَّ مِنَ الْجاهِلِینَ

اعراض و بی اعتنایی کافران بر تو
سنگین است و تحملی نیست بر تو
خواهی هر وسیله ای آنان براه آوری
امتحان کن یقین نیست چنین باوری
گر توانی سوراخی زمین وجود آوری
نردبانی بجویی و به فراز آوری
آیتی آوری که ایمان آورند
پس بساز و بیاور که نمی آورند
میخواست خدا همه را هدایت میکرد
خلاف سنت است گر اجباری می کرد
هرگز از جاهلان مباش تو رسول خدا
تسلیم مباش و حکمت ما رسول خدا

زمین بکاوی و چشمه جاری سازی
نردبان بسازی و آسمان رها سازی
آب و آتش زنی کافران رها سازی
سودی ندارد آن چه تو می سازی
نقصی نیست دعوتت آگاه می سازی
کافران لجوج اند و ارشادشان
دلسوزی مکن نیست حالشان
دل مرده اند آنان کورند و کر
خود شاه میبینند و دیگران نوکر
کبر و غرور و تکبر بی جا
حاکم شیطان و نسازدشان رها

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 130 نفر 258 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /03/ 1401)   | حافظ کریمی (25 /03/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /03/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا