3 Stars

دلنوشته ای بر حزب [۲۸] قرآن،تجلیل از خلیل الله، علم نجوم و هنگام مرگ

ارسال شده در تاریخ : 26 خرداد 1401 | شماره ثبت : H9421181


[دلنوشته ای بر حزب ۲۸ آیات ۷۴تا ۱۱۰ سوره مبارکه انعام]

آیه ۷۴- وَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ لِأَبِیهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَهً إِنِّی أَراکَ وَ قَوْمَکَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ

یاد کن ابراهیم که خلیل الله بود
پدر ذبیح الله و جد رسول الله بود
هنگامیکه ابراهیم پدرش ازر را گفت
بتان راخدایان گیری و پریشان گفت
گمراهی آشکار میبینم تو و قومت را
چه خدایانی که تراشیده ای آنان را

جد مادری و عمو و مربی را هم اَب می گفتند
فرزندان یعقوب پدران و عموی پدر را اَب گفتند
پس آزر عموی ابراهیم بوده است نه پدر
پدران ابراهیم موحد بوده اند چو پسر

آیه ۷۵- وَ کَذلِکَ نُرِی إِبْراهِیمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ

نشان دادیم ابراهیم ملکوت آسمانها و زمین
یقین رسد ابراهیم و شود از اهل یقین

لاهوت و جبروت و ملکوت و ناسوت
عوالم هستی اند و سکون شدیم ناسوت
اگاه شد خلیل الله به عالم ملکوت
راهی شد رسول الله به علم جبروت
اول به خاتم رسید خاتم به اول رسید
آدم پسر را که دید یادش به عرفان رسید
ناسوتیان به چشم اند دیدار خاتم حق
حق دیدند و شنیدند خاتم حقیقت حق
هرگز ندیدند حق را ناسوت و ماده ماندند
در عالم ملکوت و عالم جبروت
یک شب نبی اکرم میهمان شد و ستودند
بیست و سه به ناسوت درشرک شدند ندیدند
معراج گرفت و عروج کرد یک شب نبی اکرم
برگشت دوباره دنیا دید هر چه دیده اکرم
قبل از به لب گشودن لب را گشوده مولا
آنکه که تهنیت گفت یادش صدای مولاست
باز هم به خاکی افتاد چون بوتراب دین
ناسوتیان چه فهمند مولای دین چنین است

آیه ۷۶- فَلَمّا جَنَّ عَلَیْهِ اللَّیْلُ رَأی کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّی فَلَمّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِینَ

پرده افکند و شب پدیدار گردید
ستاره ای دید و گفت خدای من است
چون طلوع شد ستاره غروب گردید
گفت زوال پذیران دوست ندارم من

رایج بود ستاره پرستی زمان خلیل
موثر می پنداشتند به تدبیر جلیل
سوال این است که ممکن است آیا
موحدی چو خلیل لحظه ای با آنها
ستاره و خورشید و ماه پرستد آیا
مماشات بوده و نشان به جهل آنها
نرمش بوده و بیداری فطرت ها
قلبی نبوده و خلیل دیده ملکوت
منافات عصمت است شود از آنها
غروب ماه و خورشید که میبیند
مماشات کرده و تمثیل می بیند
گوید خلیل که شرک شما بیزارم
نگوید هرگز شرک خودم بیزارم
یقین رسیده خلیل و مشرک نیست
تمثیل آمده نتیجه بیند چیست
پذیرش موقت و بیزاری دائم
رد به استدلال است نه شرک قائم

آیه ۷۷- فَلَمّا رَأَی الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّی فَلَمّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ یَهْدِنِی رَبِّی لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّینَ

چو ماه را به طلوع و درخشش دید
پروردگارِ خود و قابل پرستش دید
چو غروب کرد ماه و اضمحلال رفت
گفت هدایت نکرد مرا و اضمحلال رفت
گر خدایی پذیرم این خدای ذلیل
قطعا گمراهانم نه از گروه جلیل

برخلاف مشهور که مردمان گویند
خیلی گفته ها را ناروا گویند
مرد آن که روی حرف خود ایستد
پافشاری کند و عهد خود ایستد
مرد آن که حرفش حق باشد
گر چه تغییر موضع مرد باشد

آیه ۷۸- فَلَمّا رَأَی الشَّمْسَ بازِغَهً قالَ هذا رَبِّی هذا أَکْبَرُ فَلَمّا أَفَلَتْ قالَ یا قَوْمِ إِنِّی بَرِیءٌ مِمّا تُشْرِکُونَ

چو خورشید برآمده دید خلیل خدا
بزرگتر از ماه و ستاره پس مرا خدا
چو غروب کرد و شوکتش تاریک شد
گفت بیزارم خدایانی که تاریک شد
ای قوم نورزید شرک به خدای جهان
بیزارم از مشرکان قسم بخدای جهان

آیه ۷۹-إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِیفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ

خالصانه بسوی خدایی روی آوردم
آفریننده آسمانها و زمین او دیدم
نیستم مشرک و بیزارم ز مشرکان
بنده ام فقط تسلیم خدای جهان

آیه ۸۰- وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّی فِی اللّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِکُونَ بِهِ إِلاّ أَنْ یَشاءَ رَبِّی شَیْئاً وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ

به جدال و ستیزه برخاستند با ابراهیم
گفتگو و مجادله کردند قوم ابراهیم
گفت ابراهیم به قوم گمراهش
دوری گزیدند از او و نشدند همراهش
چو خدا پرستم با من محاجه میکنید
هدایت کرده مرا و دانید چه میکنید
بیمی ندارم ازشما و آنچه به شرک خدا
خوانید و خود کرده اید مشرک خدا
مگر آن که خدایم بیمی رساند به من
گر چنین کند بنده ام و او خدای من
علمش محیط است به تمام موجوات
پند نمی گیرید و می بینید موجودات

آرام بگذارید شما بدهکار را
طلبکار شود نه شُکر آرام را
اهل باطل دائم به تعصبند
قد علم کرده اند خداوند را
حقجویی از ما و هدایت از خدا
حتی نیازمندند هدایت انبیاء

آیه ۸۱- وَ کَیْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً فَأَیُّ الْفَرِیقَیْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ

چگونه ترسم آنچه شریک خداساخته اید
بتانی بترسم که دست خود ساخته اید
چگونه نمی ترسید بخدا شرک کرده اید
دلیل و برهان ندارید و تعقل نکرده اید
کدامیک از ما برتری سزاوارتر است
جاهل و عالم، کی گفته برابر است
روز رستاخیر بتان توان دفع ضررند
یا خود خوف کرده در بیم و حضرند

آیه ۸۲- اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ

ایمان آورندگان به خدا
نیالودگان شرک و جفا
ایمن داده یقین برایشان
هدایت یافتگانند خدایشان

آیه ۸۳- وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهِیمَ عَلی قَوْمِهِ نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ عَلِیمٌ

حجت ما بود ابراهیم در قومش
هر که خواهیم کنیم سرور قومش
شایسته دانیم بریم بالا درجات
به قوم و جهانیان کنیم برکات
نظام وصلاح عالمیان حکیم یکتاست
به حکمت علم دهد به جهان بیناست

شایسته سالار و شایسته دهد
به شایسته آن چه بایسته دهد
مسلح کند علم به شایستگان
حکمت آموزد یقین بایستگان
شایسته دید خلیل و حکیمش کرد
بایسته حکیم و امامش کرد
آن قدر بالا برد مقام ابراهیم
در کعبه قرار داد مقام ابراهیم

آیه ۸۴- وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ

اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم
و یکایک آنان را هدایت بخشیدیم
نوح را پیش از آنان هدایت بخشیدیم
داوود و سلیمان و ایوب و یوسف
موسی و هارون نسل او بخشیدیم
همه آنان را هدایت بخشیدیم
نیکوکاران را چنین پاداش بخشدیم

آیه ۸۵- وَ زَکَرِیّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ إِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصّالِحِینَ

زکریا ، یحیی ،عیسی و الیاس
همه نیکوکارند و به تقوا لباس

آیه ۸۶- وَ إِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطاً وَ کلاًّ فَضَّلْنا عَلَی الْعالَمِینَ

اسماعیل، یُسَع، یونس و لوط
شایستگانند و به تقوا مخلوط
برتری دادیم همه را به عالمیان
از نسل ابراهیم بوده اند همگان

آیه ۸۷- وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّیّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ وَ اجْتَبَیْناهُمْ وَ هَدَیْناهُمْ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ

و نیز برخی از پدران و فرزندان
برادران و درمیانشان شایستگان
به نبوت گزیدیم و راهشان نشان
هدایتشان کردیم و مردمان نشان

گمان کنند کسانی که نسل از پدر است
پدر نداشت عسیی و منسوب مادر است
مریم به ابراهیم رسید و پسر پیغمبر
پس نسل پدر است و گاهی هم مادر
به دستور این آیه که خطاب خداوند است
ائمه ز زهرا به محمد و فرزندان احمد است

آیه ۸۸- ذلِکَ هُدَی اللّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ لَوْ أَشْرَکُوا لَحَبِطَ عَنْهُمْ ما کانُوا یَعْمَلُونَ

به حکمت هرکه خواهد خدا هدایت کند
مقام نبوت و بزرگی یقین خواهد عطا کند
شرک ورزند پس از هدایتشان
نابود سازد هدایت و اعمالشان

سنت الهی تبعیض مردود است
اصالت حق و جز حق مردود است
شرک ورزد حتی پیامبری
تنبیه شود به شکل بدتری
معصومند انبیاء و شرکشان هرگز
فرض محال است شرکشان هرگز

آیه ۸۹- أُولئِکَ الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ وَ الْحُکْمَ وَ النُّبُوَّهَ فَإِنْ یَکْفُرْ بِها هؤُلاءِ فَقَدْ وَکَّلْنا بِها قَوْماً لَیْسُوا بِها بِکافِرِینَ

کتاب آسمانی و حکومت دادیم نسل ابراهیم
مقام نبوت و قضاوت دادیم به نسل ابراهیم
کفر ورزند و نپذیرند گر این مشرکان
گروهی دگر گزینیم به جای مشرکان
نه کافرند آن گروه نه پیامبر کُشند
به ایمان مسلح اند و مشرکان کُشند

در تفسیر المنار و روح المعانی
تفسیر کرده اند آن گروه ایرانی
گر نگاهی کنید افعال سلیمانی
تفسیر درست کرده روح المعانی
طرفدار و مخالفی دارد هر مکتب
ریزش و رویشی دارد هر مکتب
مسلمان مرتد شود گاهی در اسلام
کافری مسلمان شود به دین اسلام
حق است اسلام و راهش یقین حق
رفت و آمدها حق را کی کند ناحق

آیه ۹۰- أُولئِکَ الَّذِینَ هَدَی اللّهُ فَبِهُداهُمُ اقْتَدِهْ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِنْ هُوَ إِلاّ ذِکْری لِلْعالَمِینَ

پیامبران را خدا هدایتشان کرده
اقتدا کن آنان که هدایتشان کرده
مردمان را بگو ختم پیغمبران
مزدی نخواهم شما چو پیامبران
جز تذکری نیست به جهانیان
کتاب هدایت است به جهانیان
آنچه نازل کرده خدا در قرآن
پند گیرند از آن اهل عالمیان

مزد تعیین نکنید ذاکران اهل بیت
طلب نکنید دستمزد چاکران بیت
محمد ملکف شد طلب نکند مزدی
به اسم دین و کتاب نکنید دزدی
آنچه مزد خواهید و دهد فقط خداست
مزدگیران مردمان را چه مزدی خداست
کاملترین را نقص ناقص نکنیم
تبلیغ عاجزیم پس تبلیغ نکنیم
علی مزد گرفت مگر بیست و سه سال
همراه رسول بود به جنگ و جدال
گر مزد گرفته بود که علی نبود
مزدگیر بود و جهان، وَلی نبود
آنگاه علی شد یقین اکمل دین

مزدش آن شد مشرکان را کین
مزد دنیایی گیرید بحق گوئید
مزدگیرید و نه اهل بیت جوئید
قسم به خدای یگانه نکنید
دروغ نبدید و گریه دروغ نکید
آن چه احمد و اهلبیت رسول
آنچه فاطمه گفت و خدا و رسول
آنچه محفوظ و مکتوب قرآن است
حق گوئید و حقیقت آن است
علی بنده بود و حسین هم بنده
حسن عبد بوده و زینب بنده
اهل بیت خوف خدا و همه بنده
نکنیم خود پیش اهل بیت شرمنده
آنچه آسمان و زمین و عالمهاست
همه تسلیم خدایند نه آدمهاست
ذکر للعالمین گوئیم که رسول گفته
آنچه رحمت العالمین به بتول گفته
از حسین گوئید که سرباز خداست
آن ابوالفظی که جانباز خداست
آن رسولی که رسول خداست
هر چه گوئید بگوئید اذن خداست
جایی باشید که آنجا بوی خداست
راهی باشید که راه سوی خداست
کویی باشید که به بن بست نرسید
بگید از ماست نگید از سوی خداست

آیه ۹۱- وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلی بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ قُلْ مَنْ أَنْزَلَ الْکِتابَ الَّذِی جاءَ بِهِ مُوسی نُوراً وَ هُدیً لِلنّاسِ تَجْعَلُونَهُ قَراطِیسَ تُبْدُونَها وَ تُخْفُونَ کَثِیراً وَ عُلِّمْتُمْ ما لَمْ تَعْلَمُوا أَنْتُمْ وَ لا آباؤُکُمْ قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فِی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ

آنگونه که شایسته ام نشناخته اند مرا
نازل نکرده هیچ بشری کتاب گفتند مرا
کتابی موسی آورده نور و هدایت است
چه کسی نازل که موسی کرامت است
توراتی که دستتان ورق ورق نموده اید
بخشی آشکار و بخشی نهان نموده اید
آن چه نمی دانستید شما و پدرانتان
به تورات آموختید به دست نبی تان
تفسیر کرده اید آن به نفع دنیایی تان
غافل اید ز کیفر های عقبایی تان
نازل نکرده ایم مگر آن را برایتان
یاوه سرایند و رهایشان رسول خدا
غوطه ور گردند یاوه هایشان بنی خدا

گروهی اهل یهود به موسی باور داشتند
تورات دیده و شنیده حق می پنداشتند
لجوج بودند و به لجاجت گفتند
نازل نکرده کتابی بشر رسول گفتند
بیسواد بود احمد و آنان بی اعتقاد
خیال کردند که محمد ندارد جواب
غافل این که تمام علوم خدا
تورات و انجیل و زبور را ی جا
قلب احمد جایگاه شده اذن خدا
و لجوج بودند نگشتند سوی خدا

آیه ۹۲- وَ هذا کِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَکٌ مُصَدِّقُ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُری وَ مَنْ حَوْلَها وَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ هُمْ عَلی صَلاتِهِمْ یُحافِظُونَ

کتاب مبارکی به تو نازل کرده ایم
تصدیق کننده پیشینیان کرده ایم
اهل مکه و اطراف آن و کل جهانیان
هشدار دهی و مژده دهی به مومنان
قطعا ایمان آورندگان به روز جزا
ایمان آورند یقین به کتاب خدا
کسانی که محافظ اند به نمازشان
کتاب مبارک است تمام نیازشان

هدایت و عبرت و شفا و رشد و عزت
کتاب مبارک قرآن نهاده خدای باعزت

آیه ۹۳- وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللّهِ کَذِباً أَوْ قالَ أُوحِیَ إِلَیَّ وَ لَمْ یُوحَ إِلَیْهِ شَیْءٌ وَ مَنْ قالَ سَأُنْزِلُ مِثْلَ ما أَنْزَلَ اللّهُ وَ لَوْ تَری إِذِ الظّالِمُونَ فِی غَمَراتِ الْمَوْتِ وَ الْمَلائِکَهُ باسِطُوا أَیْدِیهِمْ أَخْرِجُوا أَنْفُسَکُمُ الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلَی اللّهِ غَیْرَ الْحَقِّ وَ کُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ

کیست ظالم تر از آنی به خدا دروغی بست
یاگفت وحی شده بر من و دروغ می بست
وحی نشده به او یقین به اوهام است
تمرد کرده خدا را ،به بند شیطان است
گفت کسی بزودی نازل کنم چو قرآنی
چو آنی که نازل کرده خدا ، مسلمانی
فضاحت و سختی حال ستمگران
هنگام مرگ بینی چنگ فرشتگان
دستهای قدرت خویش را چنان گشوده اند
فرمان به کَندن جان اند و کنون ندیده اند
نسبت های ناروایی که خدا می دادند
فرمان سرپیچی به دگران می دادند
تکذیب آیات و به تمسخر پرداخته اند
عذاب خوارکننده ای خود ساخته اند
کیفر دهیم به آنان کیفری بس سخت
اگاهشان کن نکند اعمالشان بد بخت

شخصی به نام عبد بن سعد
نویسنده وحی بود عبدبن سعد
خیانت کرد و رسول خدا طردش
جمع کرد مردمان و گفت امرش
در توانم آیاتی همچو قرآن را
من بیارم و ابطال کنم آن را
هرچه خواست و در توانش بود
نشد آنچه گفته بود آن بود
چشم هایش گرفت نابینا شد
کر و گنگی گرفت و عقبا شد
مرگ منکران خدا و کتاب خدا
سخت است و توبه کنید بخدا
تشنه جان دهند هنگامه مرگ
سختی بینند و رنجها بیدرنگ

آیه ۹۴- وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادی کَما خَلَقْناکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ تَرَکْتُمْ ما خَوَّلْناکُمْ وَراءَ ظُهُورِکُمْ وَ ما نَری مَعَکُمْ شُفَعاءَکُمُ الَّذِینَ زَعَمْتُمْ أَنَّهُمْ فِیکُمْ شُرَکاءُ لَقَدْ تَقَطَّعَ بَیْنَکُمْ وَ ضَلَّ عَنْکُمْ ما کُنْتُمْ تَزْعُمُونَ

محققاً یکایکتان سوی ما باز آیئد
بیافریدیم چو اول، کنون باز آیئد
داده بودیم آن چه جاه و مال دنیایی
دنیا افکنیده و تهی دست آیئد
شفعیانی که خیال باطل آنها را
نفع رسان می پنداشتید آنها را
همه نابود شوند و میان شما
به جدایی افتاده اند یقین آنها

زمان مرگ کسی که فرا رسد
فرشتگان قبض کننده ز راه رسد
به یکتاپرستان و دین رسول
به اسلام آورندگان دین رسول
درودی نمایند سلامی دهند
به جنت به شادی پیامی دهد
سلام خدا را به آنان رسان
رضایت که دارد خدا جهان
به حرمت ستانند و جانش بردند
باذن آمدند و به اذنش بروند
چو خوابی که در نیمه روز هرکسی
رسد خواب وبیداری دارد کسی
به مرگ هم آیند همان نیک کسان
ز بی کس جدا و رسند بر کسان
خداوند به آنها چه نعمت دهد
چه شوکت چه اعلی چه جنت دهد
بر آنها ندارد به جز عشق او
رضا و رضایت نماید که او
همه اهل جنت به پاسش روند
ملائک به تکریم ستایش نهند
به آرامش اید ابد تا خداست
کسانی که قطعا به تسلیم ماست
واما گروه تمسخر کنان
بدنیا به بازی و شهوت کنان
به آیات قرآن تمسخر کنان
به اهل پیامبرها توهین کنان
به بت ها و مالها کرنش کنان
به آشکار و پنهان به لغزش کنان
غرور و تکبر به دل خویش کنان
به اموال و جاه ها دل خوش کنان
به اولاد و اصحاب و کردار زشت
به مشروب و مجلس که باشند به زشت
قضاوت به ناحق کنان جهان
به آبرو انسان ندادند امان
به غیب به فحاشی بردن زبان
به تملیک اموال ایتام روان
به شوق و شیوق اهل روان
به ظلم عیان و به ظلم نهان
به درماندگان هم ندادند امان
به اندوختن مال شدند در جهان
به ناحق نمودند دلی را فغان
به گذشت و گذارها شدند بی امان
نماز و خدا را میگفتند خزان
به آنان بگویند کنون وقت مرگ
کجایند خدایان نریزی چو برگ
زن و مال و فرزند دکتر کجاست
چک و پول و زرهای سنگین کجاست
ماشین و سه ویلا و باغ شمال
کجایند نزارند شوی گوش مال
به تحقیر و ذلت تو جان در کنی
و تشنه بی آبی تو باید کنی
خفه شو زبان بند زبان بسته ای
به کفر و به شرکت تو پیوسته ای
تو پست وذلیلی کنون روز خوش
به جای شرابت خوری آب جوش
توانی نداری پشه دور کنی
چگونه تونستی دلی کور کنی
تو ملعون حقی و ملعون ما
تو بوی بدی داری مشام ما
به سختی درآیی و سختی شوی
نگون بخت داریی نگونبخت شوی
کنون وقت رفتن نگاه کن ببین
کسی را توان است توانی ببین

آیه ۹۵-إِنَّ اللّهَ فالِقُ الْحَبِّ وَ النَّوی یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَ مُخْرِجُ الْمَیِّتِ مِنَ الْحَیِّ ذلِکُمُ اللّهُ فَأَنّی تُؤْفَکُونَ

شکافندهِ ی دانه و هسته خداست
خروج کننده ی زنده ز مرده خداست
بیرون آورنده ی مرده ز زنده خداست
انحراف ز حق و چنین خدایی رواست

علف بی جانی حیوان جاندار خورد
شیر بی جانی پدید جانداران خورد
هسته ی بی جانی شد درختی باجان
درخت زنده داد هسته ی بی جان
انسان بی ایمانی فرزندش با دین
مومن با ایمانی فرزندی بی دین
کاشتن دانه و هسته بدست انسان
شکافتن و رویاندن خدای انسان
رزق و روزی انسان شد همین دانه
سرپناه و آسایش به شکل خانه
ز خداست و خدا داده آنچه داره
همه چیز خانه جز صاحب خانه
دکتری گرفته ایم و تعقل تعطیل
اتفاقی گفته اند علوم انسان

تکامل یافته انسان بوده حیوان
کتابی فرستاده به نام قرآن
هرچه خواهیم یافت میشود درآن
ستاره شناسی و علوم عرفان
فلسفه شناسی و علوم جانان
جهان شانسی و علوم روان
انسان شناسی و علوم بدان
تعبیر خواب و تفسیر زمان
تحقیق خاک و تسبیح بیان
عبادت نامه و ره عاشقان
جنین شناسی و علم جاندران
خوراک شناسی و تغذیه جان
عسل شناسی و گاهی درمان
روغن شناسی و آبهای روان
ستاره شناسی و خورشید بی جان
ماه شناسی و زمان و مکان
نسب شناسی و اعمال یدان
دشمن شناسی و دفاع از جهان
فرصت شناسی و انتخاب جان
تجارت و تدریس و علم رمان
داستان نویسی و داستان بدان
قصه گویی و سرای رهان
آنچه دانسته و ندانسه انسان
همه را یقین گفته در قرآن
دنبال مجهول گشته ایم و ایکس
انتگرال و ماتریس رسیم تا به ایکس

آیه ۹۶-فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّیْلَ سَکَناً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً ذلِکَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ

شکافنده پرده ی صبحگاهان
شب مایه ی آرامش شوندگان
ماه و خورشید بنظم شدگان
شمارش باشید به ایام مان
اندازه سال و ماه و روزمان
مقدرند تقدیر خدای جهان

از امام رضا چنین سخن است
عمل کنید که نفع و ایمن است
ازدواج را شب قرار دهید
که آرامش شب فرا نهید
سکون و آرامش را خدای جهان
شب قرار داده یقین به جهانیان

آیه ۹۷-وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِها فِی ظُلُماتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ

مقرر کننده ستارگان بر ما
راهنما و چراغی عیان بر ما
پیدا کنیم راه و نشان ها ما
تاریکی خشکی و دریاها
روشن نمود با ستارگان بر ما
قطعا خداست حکیم جهان
روشن نموده آیاتش بر ما
قومی که آگاه و دانایند
آیات خدا یقین آگاهند
تسلیم درگاه مقربگاهند

علم هیئت از علوم قدیم بشر
آگاه کرده انسان ز خیر و شر
به سفر های ما در صحرا
در تجارت و صید ما دریا
نقش اساسی دارند بر ما
خدای بزرگ و خالق ما
که بوده به فکر و بالغ ما
آموخته علوم ستارگان
به اولیاء و تمام پیامبران
رسیده که کنون از آنان
به دست تمامی مردمان
عبادات کل مسلمانان
عجین شده علم ستارگان
وقت شناسی و قبله شناس
خسوف و کسوف را شناس
اول ماه و هلال شناس
همه از الطاف خداوند است
یقین که حکیم قدرتمند است
حال که راهنمای دریایی
یا شناختن راه بیابانی
تفضل کرده حکیم دانایی
که گاهی نیاز داریم آنهایی
چگونه بر راهنمایی انسان ها
ندهد تفضل و پیغام ها
یقین برحمت خویش خدای حکیم
نکند مردمان را ریش و عقیم
صدوبیست وچهار هزار نبی
با مراتب و درجات نبی
فرستاده به سوی انسان ها
هدایت کنند یقین آنها
تورات و انجیل و قرآن را
دلایل محکم و برهان را
بدست پاکترین های جهان
رحمت آورده به اهل جهان
عقل داده که عاقل شیم
چشم داده که بینا شیم
گوش داده به گوش باشیم
هوش داده به هوش باشیم
دست داده به دست گیریم
پا داده نه پاگیریم
علم داده که یاد گیریم
جهل را که به باد گیریم
با این همه نعمت ها
عزت ها و حکمت ها
رحمت ها و منت ها
بی عقل که خام شیم
بر آتشی میهمان شیم
ظلم است به خود و الله
جور است به خدا ولله

آیه ۹۸- وَ هُوَ الَّذِی أَنْشَأَکُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَهٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ قَدْ فَصَّلْنَا الْآیاتِ لِقَوْمٍ یَفْقَهُونَ

یگانه ز یک تن همه را آفرید
همه را او ز یک نفس آفرید
برخی را زنده به دنیا آورد
برخی امانت گذاشت ناورد
پشت پدرها و رحم مادرها
به امانت گذاشته برخی انها
به نیکی آیات خود را بیان نمود
گروهی که فهمند یقین آسان نمود

یگانه است و یک نفس آفرید
همه را او از یک نفس آفرید
برخی زنده به دنیا آورد
برخی امانت گذاشت ناورد
پشت پدرها و رحم مادرها
به امانت گذاشته گاهی ما
به نیکویی آیات را
بیان نموده ماها را
گروهی که می فهمند
خدا را یقین بنده اند

آیه ۹۹- وَ هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجْنا بِهِ نَباتَ کُلِّ شَیْءٍ فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً نُخْرِجُ مِنْهُ حَبًّا مُتَراکِباً وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِیَهٌ وَ جَنّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمّانَ مُشْتَبِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ انْظُرُوا إِلی ثَمَرِهِ إِذا أَثْمَرَ وَ یَنْعِهِ إِنَّ فِی ذلِکُمْ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ

فرو فرستاد از آسمان باران را
برویانید با باران گیاهان را
سبزه ها را از زمین بُرون آریم
دانه های چیده رویشان پدید آریم
خوشه های پیوسته زخرما برانگیزیم
باغهای انگور و زیتون و انار برانگیزیم
برخی شبیه و برخی بی شباهت اند
برخی پیوسته ،برخی ناپیوسته اند
هنگام بار دادن و رسیدن میوه ها
نشانه هایی به اهل ایمان کرده ایم بنا

آیه ۱۰۰- وَ جَعَلُوا لِلّهِ شُرَکاءَ الْجِنَّ وَ خَلَقَهُمْ وَ خَرَقُوا لَهُ بَنِینَ وَ بَناتٍ بِغَیْرِ عِلْمٍ سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمّا یَصِفُونَ

گروهی اهریمنان را شریک خدا کردند
آفریدگان خدا را شرکای خدا کردند
پسران و دخترانی منسوب خدا کردند
چه بد کردند و چه عظیم خطا کردند
پاک ومنزه است و یگانه ای برتر
ظلم است شریکی چنین یگانهِ برتر

مسیحیان عسیی را فرزند خدا خواندند
یهودیان عُزیز را چنین نسبتی دادند
زرتشتیان اهریمن را رقیب خدا خوانند
اهریمن پستی را چگونه رقیب خواندند
مسیحیان و یهودیان و زرتشتیان
اشتباه کردند و ستم بخدای جهان

آیه ۱۰۱- بَدِیعُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَنّی یَکُونُ لَهُ وَلَدٌ وَ لَمْ تَکُنْ لَهُ صاحِبَهٌ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

پدید آورنده ی آسمانها و زمین است خدا
چگونه فرزندی که بی همسراست و جدا
کل هستی قطعا آفریده ی اوست
حکیم مطلق و دانای هرچیز یقین خدا

آیه ۱۰۲-ذلِکُمُ اللّهُ رَبُّکُمْ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ

آن است خداوند و پروردگار شما
معبودی جز او نیست برای شما
تنها او را بپرستید بنده اید شما
نگهبانِ همهِ موجوداتست خدا

آیه ۱۰۳- لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ وَ هُوَ اللَّطِیفُ الْخَبِیرُ

چشم ظاهری و عمق معرفت دل
نتوان درک کرد خدای صاحب دل
درک کند ادراک و چشم های ظاهر
آگاه به درون و دل های طاهر
آنچه از نیک و بد مخفیِ در دلها
همه را آگاه است صاحب دلها
نامرئی و دقیق و باریک بین است
وکیل و حکیم و بصیر و علیم است

عطای خود کم و طاعت مردم بسیار
لطیف است عالمیان کند چنین رفتار
خالق اشیای ظریف و ناپیداست
باریک بین امور و هرچه ناپیداست
اهل مدارا و رفاقت است خدا
پاداش اهل وفا و بخشش اهل جفا
افکار و اوهام بی احاطه اند به او
قابل ادراک نیست یقین ذات او
دیده نشده و دیده نخواهد شد
دیده همه را و دیده خواهد گفت

آیه ۱۰۴- قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفِیظٍ

آیات الهی و کتب آسمانی
سبب بصیرت است به هر انسانی
قطعا هدیه ی خدای زیبایی
به رحمت تفضل کند انسانی
سعادت کسی را بصیر شد کتب را
بدا،حال آنکس که کفر شد کتب را
بگو یا محمد نگهبان نی یم من
باجبار کسی را هدایت نی یم من

عذری پذیرفته نیست کسی را یقینا
بیان کرده ایم در آیات قرآن دقیقا

آیه ۱۰۵- وَ کَذلِکَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ وَ لِیَقُولُوا دَرَسْتَ وَ لِنُبَیِّنَهُ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ

شکل های گوناگون بیان کنیم آیات را
وسلیهِ هدایت شود جویندگان راه را
باز ایمان نیاورده و چنین گفتند
نزد کی آموختی درس به نبی گفتند
بگذار بگویند یقینا که ما
با اهل دانشیم نه بی عالما

آیه ۱۰۶- اِتَّبِعْ ما أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ

آن چه پروردگارت وحی کرده است
پیروی کن و جز آن نهی کرده است
خدایی جز آن ذات یکتایی نیست
روی گردان مشرکان گناهی نیست

گاهی چنان سقوط می کند بشر
دستور روگردان دهد خدای بشر
نهی می کند پیامبر از همراهی
غافلند که افتاده اند بد چاهی
تحقیر و تهدید و تهمتهای ناروا
کی اثر کند متقیان راه خدا

آیه ۱۰۷- وَ لَوْ شاءَ اللّهُ ما أَشْرَکُوا وَ ما جَعَلْناکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظاً وَ ما أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ

گر خدا میخواست همه را یکجا
به ایمان می آورد همه دین خدا
نگهبان آنان قرار نداده ایم تو را
وکیل نیستی ایمان آوردن آنها را

دو نوع هدایت دارد خدای جهان
تکوینی و تشریعی به جهانیان
هدایت همه را خواسته تشریعی
انبیاء و کتب فرستاده در دینی
اراده و اختیار داده تکوینی
انتخاب کنند دین ، یا بی دینی
انبیاء معلمان و مربیان انسانند
نه زور و تحمیل و زندانبانانند

آیه ۱۰۸- وَ لا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّوا اللّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنّا لِکُلِّ أُمَّهٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلی رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ

غیر خدا را که آنان می خوانند
دشنام ندهید به آنکه میخوانند
مبادا از کین و جهالت ها
دشنام دهند خدای شما آنها
زینت داده ایم اعمال هر قومی را
زیبا کنیم و جلوه دهیم قومی را
آگاه گردانیم آنان به کردارشان
رجعت کنند همه سوی خدایشان

آیه ۱۰۹- وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَتْهُمْ آیَهٌ لَیُؤْمِنُنَّ بِها قُلْ إِنَّمَا الْآیاتُ عِنْدَ اللّهِ وَ ما یُشْعِرُکُمْ أَنَّها إِذا جاءَتْ لا یُؤْمِنُونَ

سخت ترین قسم ها بخدا یاد کردند
معجزه ای آری برایشان برگردند
ایمان آوریم خدا را قطعا
گروه مومنان شویم ما حتما
بگو معجزات فقط دست خداست
بی اذن نتوانم یقین اذن خداست
آیتی هم آری ایمانی نمی آیند
معاندند و اطمینانشان نمی باید

آیه ۱۱۰-وَ نُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَ أَبْصارَهُمْ کَما لَمْ یُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّهٍ وَ نَذَرُهُمْ فِی طُغْیانِهِمْ یَعْمَهُونَ

همانگونه که آغاز ایمان نیاوردند
واژگون کنیم یقین دلهایشان
دگرگون قطعا چشم هایشان
رها سازیم آنان به طغیانشان
گرفتار بمانند و سرگردانشان

پایان جزء ۷ الحمدالله رب العالمین:
تقدیم به الله ، رسول الله ، ولی الله و ثارالله

۲۶خرداد ۱۴۰۱/ طبیب حافظ کریمی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 134 نفر 287 بار خواندند
امیر عاجلو (27 /03/ 1401)   | حافظ کریمی (27 /03/ 1401)   | نجوا خلفیان (27 /03/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (27 /03/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 2

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا