3 Stars

سه شعر کلاسیک

ارسال شده در تاریخ : 26 تیر 1401 | شماره ثبت : H9421510

"ظهر فریبایی ماه "
آه، لبخندِ تو ،رؤیای به خون آغشته
هم زدم در نِگَهت، چای به خون آغشته
تا تو در ساحَت خورشید جهان بنشینی
عاشقم ،در شب یلدای به خون آغشته
بی تباریم همه ،مریم عذرایی نیست
گریه کُن حضرت عیسای به خون آغشته!
کوچه ها ،غُربت مُرغان اساطیری دور
کوچها ،مَعبر صحرایِ به خون آغشته
سازها ،ظهر فریبایی ماه ی تنهاست
تا غنودیم به غوغای به خون آغشته
شاید امروز، به دیروز عَزیمت بِکُنیم
چون مَلولیم ز فردای به خون آغشته 
دستها،معجزه ی تُرد هم- آغوشی ماست
حالیا،یخزده از مایِ به خون آغشته..



٭٭٭٭٭٭٭



"آیه ی عشق"

کاش آنکه بخواهی و بعد،آیه ی عشق مشتعل گردد
عقل در ناگهان خاموشی، شادخواری منفعل گردد
شاهد آشنای رویایی، بوسه ای بر عدم بدمد
تا جهانهای تشنه تر آید، آب زمزم دوباره گل گردد
بشکند مرز یک مکاشفه را، گریه ی مریم کلوپایی
درد تصلیب بیش ازینها بود! تا خدا سنگدل گردد
حول بیت الحرام دستانت،عشق٘بازی دشنه و خون
در هیاهوی تاکهای تنت ،عطر آیینه محتمِل گردد
مادیانهای خسته برگردند،از تب دشتهای آزادی
باز ییلاق سبز آغوشت، مه برانگیز و معتدل گردد
آه... !اضداد متحد باشند، ارغوان٘ پیرهن فریباتر..
معبد چشمهای شب٘ افروز ،به تن صبح متصل گردد
قبل ٲن تحَّبنی فی الٲر٘ض،از ازل دوستت دارم!
رطل آواز آفتاب ایکاش،از شبستان من خجل گردد
 


٭٭٭٭٭٭٭

"شعر الجبال شیرین "

عشق را عارفِ خموش میفهمد
آنکه پیداست در غم تارم
آنکه در قیرگونه ی شب
می‌چکد از خلیج پندارم

آنکه رهن عزیمت جانست
آنکه یادش شراب روحانیست
بیت بیتم، سکوتِ تَفسیرش
در غزلهای او پریشانیست

آه، امشب جَرقه ی چشمم
سوخت تنهایِ بیشماری را
من ولی سخت میشکنم
جام  تلخ  گناهکاری را

عشق سودای  گرم ماهیهاست
درِ دل پرعتاب اقیانوس
من نمیدانم و نمیدانند
تا کجا میکشد مرا افسوس


عشق ،چشمان سیر میخواهد
عشق ،جانی دلیر میخواهد
تا افقهای صوفیانه ی نور
زهد سبز ضمیر میخواهد

عشق در زخم های اِبلیسست
عشق در سجده هایِ آدمهاست
عشق صبریست در دل ایوب
عشق میراث پاک مریمهاست

عشق را خون یار خواهد برد
تا به اقلیم گنگ  نرگس مست
عشق شعر الجبال شیرینست
واژه ای از سرادقات الست . ..

 




 

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 123 نفر 296 بار خواندند
امیر عاجلو (27 /04/ 1401)   | بهار بهرنگ (29 /04/ 1401)   | علی احمدی (29 /04/ 1401)   | محمد مولوی (29 /04/ 1401)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (27 /04/ 1401)  بهار بهرنگ (29 /04/ 1401)  علی احمدی (29 /04/ 1401)  محمد مولوی (29 /04/ 1401)  
تعداد آرا :4


نظر 1

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا