"کرشمه ی سوسن "
انگورهای رَسخ تو و ُ من را
ای عشق،این بیراهه رَفتن را
آشوب موج کفر تماشاییست
در ساحتت بهانه ی یک زنرا
در کام من شراب عدم زهرست
با بوسه ای شکسته ترین تنرا
در رودهای ترانه نهان کَردی
این دشتهای خسته ی اَرژن را
بر پنجه اَم ،تمیمه خورشیدست
در طالعم ستاره ی روشن را
در رَدپای بنفش خِرد ،بنگر
نوزایی به خویش رسیدن را
حُسن مقام مسیح خدادادیست
تفسیر کن کِرشمه ی سوسن را ..
٭٭٭٭٭٭٭
"گلبوسه های آبی "
میخواهمت ، تمام پلنگای ماه را
خورشیدهای هاتف چشم سیاه را
مثل قطار گم شده ای سوت میکشم
پر رنگ تر ، آخر این ایستگاه را
در برزخ مثالی غم ،ذبح میکنم
گلبوسه های آبی بی جانپناه را
برهان روزگار بنفشیست، در دلم
شالیزهای سالک شرح گناه را
در دستهای غلیظ زمان ، عاشقیم، آه
شط شراب میبرد هر خانقاه را
من در بخار پنجره ، آغوش میشوم
مادام برف ، گریه کن این اشتباه را
ذوالعقل ، بیشکیب ، پریشان و منتظر
یا رب نشسته ایم ، بگردان نگاه را ..
٭٭٭٭٭٭٭
"جبر غزلزار"
در شبان نگاهت مخمل سبز رویا
این تطاول مرا برد تا شب ناکجاها
لحن سرخ چگوری، آه نزدیک و دوری
ای صدای سکوتت ،شرم بیتاب دریا
تو نبوغ خدایی ،لخته لخته شهودی
شور آغوش تاکی ،ببر برفین زیبا
عطر زیتون میان شالی تلخ پیچید
این بت کال غمگین غرق شوق تماشا
چون کبوتر سپیدی،در سرآغاز دیدار
دنج خورشید لبخند بر لبانت شکوفا
در غزلزار جبری، رزم شطرنجگاهی
در نوازش نهانی ،در پریخانه پیدا
خون وحشی لمست،ربنای عسلهاست
مرمر شانه هایت ،بغض سربین لیلا
چشمهایم پر از توست،بوسه ها گرم گرمند
من به عشقت دچارم،ای شراب مهنا..
نظر 1
امیر عاجلو 14 امرداد 1401 23:01
سلام ودرود