دل...
تورا با چه ضربی
کشیدند بند؟
به بازار بی آبرویی
فروختی شرف را به چند؟
تو بهر بقا و کمالی چرا،
تو خود را به پایین کشیدی
ز جای بلند؟
به همراه من در جهان آمدی
که محفوظ داری مرا از گزند
تورا قصد و غایت فراغت بود
ز کویی که کردست جان را به بند
برای بصیرت به تن همرهی
نه افسوس و غمباد و حزن و نژند
برائت ز عشق مجازی بجوی
که شیرینی آن بمانند قند
حلاوت ندیدی تو ای بی نوا
که عشق حقیقی ست حلاوت دوچند
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 08 شهریور 1401 09:00
درود بزرگوار ا