زوزه ی باد
دیرگاهیست در این شهر شلوغ
مهر یک رنگی آواز سکوت
نقش بسته به لب
بادی از دور صدایی دارد
می کشد زوزه ای همچون گرگ
بر فراز نوک کوه
رو به روی مهتاب
گوشِِ گوش بند زده ی آدم ها
بی خبر از
این آوا
خو کرده به سنگینی خود
آه اگر نقش سکوت
پاک شود با قطره اشک
آه اگر گوش بندی
رقصان شود
از زوزه ی باد...
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
سریال خاتون قسمت6
تبلیغات فرهنگی
تولد اعضا
-
شعر ایران تولدتان را صمیمانه تبریک می گوید
-
فهیم بخشی
-
مریم شجاعی
-
مرتضی برخورداری
-
فاطمه کرم پور
-
Rozina Rastin
نظر 3
امیر عاجلو 10 آبان 1401 13:12
.مانا باشید و شاعر
طارق خراسانی 13 آبان 1401 18:22
سلام و درود
خیلی زیباست
من اینگونه خواندمش
دیرگاهی ست در این شهر شلوغ
مهر یک رنگی و آواز سکوت
نقش بسته به لبم
بادی از دور،
صدایی دارد
می کشد زوزه ای همچون گرگ
بر فرازی
نوکِ کوه
رو به روی مهتاب
گوش ها بسته و
این آدم ها
بی خبر از
سفرِ آوایی...
آه اگر نقش سکوت
بشود محو ز یک قطره اشک
آه اگر موج صدا
رقصد از زوزه ی باد...
در پناه خدا
شهناز عیدی وندی 21 آبان 1401 14:02
درود بر شما و سپاس از تحسین و خوانش زیبایتان پایدار باشید
