هر شعر زمانی که ندارد سر و سامان
ابیات بود بهر علی کعبه عرفان
آن کس که سماوات بود مست ولایش
معبود شدن هست سزاوار خدایش
میزان عمل اوست در آن سنجش اعمال
بابای یتیمان شده در معرکه قتال
مالک سر پانصد یل لشکر به زمین دید
هاشم به سر حضرت عمار یقین دید
ایمان غدیر است و مسلمان غدیریم
ما تا به ابد پیرو قرآن غدیریم
احمد به سما دید فقط صورت او را
او زد شب معراج به هم خلوت او را
آن کس که فقط مثل خداوند احد بود
حیدر پسر فاطمه بنت اسد بود
اینها همهاش معجزه مرتضوی بود
او بود وصی پس همهاش مصطفوی بود
من باده فقط از پدر خاک گرفتم
از ساقی این باده می پاک گرفتم
قد افلح هر کس که شود صافی و روشن
مانند علی باش شه و باش فروتن
از روز ازل کلب علی نام گرفتم
من از علی و فاطمه اسلام گرفتم
بود حرف خداوند فقط حرف ولایت
ناحق بگرفتند از او حق خلافت
در بحث علی شیعه محتاط نداریم
از حق که بگوییم دگر افراط نداریم
علیرضا نقدی
نظر 3
امیر عاجلو 07 آذر 1401 19:35
اسماعیل سهامی 08 آذر 1401 13:17
مرتضی علی نگهدارت باشد .
جواد مهدی پور 09 آذر 1401 12:57
درود بر شما
اجرتان با صاحب اثر
السلام علیک یا امیر المومنین یا علی ابن ابیطالب ع