خوش باد به قلبی که در آن عشق حسین است
هر گوشه ی آن جلوه ی بین الحرمین است
یک گوشه ،که خورشید حسین نور فشان است
در گوش دگر هم قمری هست که زآن هم ز حسین است
پرسید ز ابو الفضل که مرا راه نجات چیست
گفتا که نجات دست به دامان حسین است
ما هرچه که داریم ز آغاز به امروز
از لطف و کرم قدر شناسی ز حسین است
ما نزد فرات رفته که مشک آب نمائیم
شرمنده فرات از لب عطشان حسین است
یا رب به ابو الفضل که خود کاشف الکرب است
بردار تو کربی که به رخسار عشاق حسین است
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 1
امیر عاجلو 16 شهریور 1402 12:06
.مانا باشید و شاعر