دفاتر شعر علی پورحبیبی
نوای دلتنگی.
گفتم چرا گرفتی با غمزه عقل و هوشم
گفتا که چون تو کردی صد زمزمه بگوشم
گفتم که بی گناهم بر دوش مکش گناهم
گفتا که خود گرفتم این بار را بدوشم
گفتم سپید گشته ...مویم چو ماه رویت
گفتا تو پیر گشتی من اوج جنب و جوشم
گفتم خموش گشته این دل چو رنگ زلفت
گفتا که خود بگفتی بی عشق تو خموشم
گفتم بیا به خلوت ...از باده گیر جامی
گفتا سبو شکستم بی باده می بنوشم
گفتم چو ساحل غم در انتظار بشینم
گفتا چو موج دریا بر ساحلت خروشم
گفتم فکنده مارا عشقت به چاه یوسف
گفتا زچاه بگیرم با برد ه گان فروشم
گفتم حذر کن ای دل از عشق خوبرویان
گفتا به توبه گویم زین بعد زهر ننو شم
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 2
امیر عاجلو 03 دی 1401 08:58
علی پورحبیبی 03 دی 1401 23:26
ممنونم از خوانش زیبایت