مریمانه (۱۴)
تویی که هرچه درخت وپرنده رامش بود؟
کسی که نام خدا تکیه ی کلامش بود؟
کسی شبیه خودم؟نه خدا چه میگویم!
کسی فراتر ازاین حرف ها که میگویم
[]
توآسمان خدارا پیاده طی کردی
برای من بغلی از ستاره آوردی
منم که مانده به دوشم جنازه ی جاده
مسافری که دراین شهرجانیفتاده
منم که بعدِ توآبها مرا زهرند
بزرگ وکوچک این شهر بادلم قهرند
آهای اهل قبیله،آهای نسل کبود!
گناه گم شدن من دراین خرابه چه بود؟
گناه ماندن من سن وسال کوچک بود؟
گناه ماندن من قلَّلک وعروسک بود؟
مرا ز رشته ی الطاف خود جدا کردی
مرا میان زمین خورده ها رها کردی
مگرنه اینکه درخت ایستاده میمیرد؟
و مَردِ راه وسفر،روی جاده میمیرد؟
زدم زمین دل خود را که سخت بایدبود
هزارمرتبه گفتم،درخت باید بود!
کسی نشسته به بالین ماه میگرید
به پای دار،یکی بی گناه می گرید
اگر که بال وپری را زدم،نفهمیدم
به اشتباه،دری را زدم،نفهمیدم
تمام دار وندار مرا به یغما برد
کسیکه آمد وچرخی زد ودلم را برد
جنون کنار دلم بود،خانه ای کم داشت
جنون برای شکفتن،بهانه ای کم داشت
تو آمدی و،دل تو،بهانه دستش داد
بهانه ای که دوچشم تو قبض و بسطش داد
چگونه قصه چنین شد؟چرا؟نفهمیدم
دلم اسیر زمین شد،چرا؟نفمیدم
دلم شکسته،شکسته دلم،دلم مردم
کسی مرا برساند به منزلم مَردُم....
ت،س:۱۳۸۱/۳/۲
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 10
امیر عاجلو 07 امرداد 1402 10:13
درود و سلام موفق و مانا باشید
حفیظ (بستا) پور حفیظ 08 امرداد 1402 06:41
درودجناب عاجلو
قاسم لبیکی 08 امرداد 1402 06:24
هزاران درود
سروده ای بسیار زیبا و با مفهومی زیباتر را شاهد بودم
سپاس
قاسم لبیکی 08 امرداد 1402 06:40
چه شعر زیبایی را از شاعر گرانقدر انقلاب آقای سید محمد علی رضا زاده انتخاب کرده آید
سپاسگذارم
حفیظ (بستا) پور حفیظ 08 امرداد 1402 06:41
مچکرم جناب لبیکی عزیزم
حفیظ (بستا) پور حفیظ 08 امرداد 1402 06:44
آقای لبیکی عزیز تاریخ ارائه توسط آقای رضا زاده وسکته های پی درپی عقابهای سبز رامقایسه کنید.ممنون میشوم
شیما رحمانی 08 امرداد 1402 17:11
عالی جناب حفیظ چند بار خواندم????????????????
حفیظ (بستا) پور حفیظ 09 امرداد 1402 02:01
درودها بانو رحمانی عزیز
سعید نادمی 10 امرداد 1402 09:42
درود بر شما
زیبا سرودید .
سروش اسکندری 10 امرداد 1402 15:06
سلام و درود فراوان،بسیار زیبا سرودین