حیف ازان عمر من، پای کسانی گذشت
جای حمایت ز ما ، از من یارَش گذشت
حال دگر غم اثر ، بر دل ما نیکند
چونکه هزاران بلا بعد اثر میکند
دوست اگر دوستی پس حسدت چیست دوست؟
رویِ تورا یافتم دوست ماهم دوروست
از تو ندارم گله وای ازین اسکلت
وای ازان آدمی، کفر بگوید بهت
گُل به تو دادم ولی خار تو دادی به من
دست تو زیبا شُدش،زخم شُدش دست من
ظاهر او گل ولی باطِنِ او خار بود
معرفتش هم به من طعنه و آزار بود
دل که کثیری سخن داره ولیکن نگم
چون که اگر هم بگم حل نشود مشکلم
تعداد آرا : 3 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 4
امیر عاجلو 22 آذر 1402 17:49
درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید
علیرضا خسروی اصل 22 آذر 1402 21:00
ممنونم
محمود فتحی 24 آذر 1402 12:01
درود شاعر گرامی واقعیت همین است احسنت دوست عزیز
علیرضا خسروی اصل 24 آذر 1402 12:44
ممنونم استاد
بله اونهایی که فکر میکنی دوست هستند یه روز از پشت بهت خنجر میزنند