3 Stars

سلطان قلبم

ارسال شده در تاریخ : 30 دی 1401 | شماره ثبت : H9423526

فرق داری با تمام مردم این روزها
آمدی با قصه‌ای سبز از گل و دلبستگی!
بودنت خورشید را آورد در دنیای من
با حضورت رفت از هر فصل سالم خستگی!

گاه در تنهایی‌ات درگیر هستی با جنون
مثل دیروز است در تکرار غم فردای تو
ناگهان یک‌روز، یک‌جا، یک‌نفر در قصه‌ای
می‌شود آنکس که می‌خواهد دل و دنیای تو!

آمدی تا خنده‌هایت عشق را معنا کند
آمدی تا بشکفد شیرین‌ترین مفهوم «زن»
شعرهایم را به چشمان تو مدیونم هنوز
آمدی از سر بگیرم زندگی را ماه من!

در نمازی سبز هستم غرق در پروانگی
واژه‌هایم بودنت را تا ستایش می‌کند
بند بند بودنم با بی‌قراری تا ابد
یک «تو» را هر لحظه در هر شعر خواهش می‌کند

کشور قلبم به دست چشم‌هایت فتح شد
من خدا را در تو، در زن‌بودنت فهمیده‌ام!
نیمه‌ی جان منی! آغاز و پایان منی!
دست‌هایت را به رسم عاشقی بوسیده‌ام!

کلبه‌ای از خنده‌هایت ساختم با نام عشق
مهر شیرین تو شد ایمان قلبم تا ابد!
بعد از این دیگر فقط از عاشقی خواهم سرود
بعد از این تنها تویی سلطان قلبم؛ تا ابد!

◽شاعر: سیامک عشقعلی

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 56 نفر 95 بار خواندند
امیر عاجلو (02 /11/ 1401)   | کاظم قادری (02 /11/ 1401)   | حسن محمودی (04 /11/ 1401)   | علیرضا خسروی اصل (05 /11/ 1401)   | سیاوش دریابار (28 /06/ 1402)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (02 /11/ 1401)  
تعداد آرا :1


نظر 1

  • امیر عاجلو   02 بهمن 1401 18:07

    درود بر شاعر گرامی ,شعر شما را خواندم موفق باشید

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا