«دریای طوفانی»
آبی نمی شد آسمان گر قطره بارانی نبود
در چشمه ی جوشان دل عشق فراوانی نبود
هرگز نمی شد خوش نوا مرغ هَزار زندگی
گر سوسن و آلاله ای در باغ و بُستانی نبود
هرگز نمی شد گوهر دُردانه ای در آن صدف
گر پیش چشم این و آن می بود و پنهانی نبود
گر ظلمت شام سیه هرگز نمی شد بر ملا
شام سیه محتاج این مهتاب نورانی نبود
گر پیرو شیطان نمی شد از اَزل این آدمی
جایی برای این هوای نفس حیوانی نبود
بیراهه گر آدم نمی رفت از مسیر زندگی
محتاج پند و آیه های پاک قرآنی نبود
گر کشتیِ ما پُر نمی شد از حسد یا کینه ای
دریای دل هرگز چنین امواج و طوفانی نبود
جنگی فتاده بین هفتاد و دو ملّت باطل است
طِی کردن راهی چنین در شام ظلمانی نبود
گرگی شده درنده خو نفس هوای آدمی
این راه و رسم آدمی آئین انسانی نبود
بیراهه رفتی «مخلص صادق» در این دنیای دون
اخلاق آدم از اَزل اینگونه شیطانی نبود
جمعه99/8/16
تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
نظر 3
امیر عاجلو 04 اسفند 1402 13:49
درود و سلام موفق و مانا باشید
محمدهادی صادقی 04 اسفند 1402 22:41
درود و سپاس
محمود فتحی 05 اسفند 1402 06:53
درود شاعر گرامی مواید باشید