3 Stars

موی سپید

ارسال شده در تاریخ : 25 فروردین 1403 | شماره ثبت : H9428951

«موی سپید»

افسوس که عمر ما چو بیهوده گذشت
این برف زمانه بر سر و رو بنشست

قامت شده چون کمان آرش امروز
دالی شده آن اَلف در این عالم پَست

هر لحظه به فکر صبح روزِ دگری
آن لحظه ی عمر ما همی رفته ز دست

آندم که پُر از ماتم و غم دل بشود
با سنگ جفا جام دل ما بشکست

از باده ی گرگ نفس خود نوشیدیم
هرگز که ز این باده نشد دل سرمست

دل بند و اسیر قفس تن شده بود
این مرغ دل از کُنج قفس خواهد رَست

این گرگ درونِ آدمی خونخوار است
آدم نشد این هوا ز آن روز اَلست

از باده ی حق بنوش و سرمستی کن
شاید که زمانی بشوی باده پرست

بعد از شب ظلمت بدمد نور امید
باید به سپیدیِ صباحی پیوست

ای «مخلص صادق» غم بیهوده مخور
بین عمر گرانمایه چه آسوده گذشت

جمعه99/6/21

شاعر از شما تقاضای نقد دارد

تعداد آرا : 2 | مجموع امتیاز : 4 از 5
ارسال ایمیل
کاربرانی که این شعر را خواندند
این شعر را 45 نفر 60 بار خواندند
امیر عاجلو (25 /01/ 1403)   | محمدهادی صادقی (25 /01/ 1403)   | محمود فتحی (27 /01/ 1403)   |

رای برای این شعر
امیر عاجلو (25 /01/ 1403)  
تعداد آرا :1


نظر 3

  • امیر عاجلو   25 فروردین 1403 09:45

    درود بر شما rose

  • محمود فتحی   27 فروردین 1403 12:15

    سلام استاد

    افسوس به زندگی فانی افسوس به دوران جوانی


    افسوس که عمرما بسررفت چه زود گذشت بی خبر
    رفت

تنها اعضا میتوانند نظر بدهند.

سریال خاتون قسمت6
سریال خاتون قسمت 6
تبلیغات فرهنگی
تو را به هیچ زبانی
بازدید ویژه
ورود به بخش اعضا

تولد اعضا